جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (230)

سلام

1. توی مرکز کرونا مرده چهارتا دفترچه گذاشت روی میز و گفت: من سه روز پیش تست دادم و جوابش مثبت بود. گفتن خانواده تو هم بیار تست بدن. برای خانمش و دوتا بچه هاش نوشتم و دفترچه چهارمو باز کردم که دیدم مال خودشه. گفتم: شما که سه روز پیش تست دادین و مثبت بوده. دیگه برای چی میخواین تست بدین؟ گفت: خب مگه رایگان نیست؟!

2. مرده اومد مرکز کرونا و گفت: من مسئول تاسیسات بانک ... هستم. دیروز رفتم توی یکی از شعب چندتا از لامپهاشون که سوخته بود را هم عوض کردم. همون موقع یکی از پرسنلشون اومد و سلام و علیک کرد و رفت. بعدا فهمیدم جواب تستش مثبت شده. البته هردومون ماسک داشتیم اما گفتم بیام تست بدم!

3. توی مرکز کرونا به مرده گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: میخوام تست کرونا بدم!

4. به خانمه که در طول دوران کرونا حالش بد شده بود گفتم: باید برین بیمارستان. گفت: نه اونجا آلوده است!

5. به مرده گفتم: آبریزش بینی هم دارین؟ گفت: اون قدر که دیگه دستمال جوابگو نیست، حوله میگذارم توی جیبم!

6. به پیرمرده گفتم: دستتون چطور زخمی شد؟ گفت: یه نجسّی داشتیم خواستیم ببندیمش چنگ زد! (ترجمه: سگ)

7. به خانمه گفتم: بچه تونو پیش کدوم متخصص میخواین ببرین دفترچه شو مهر کنم؟ گفت: پیش اطفالِ کودکان!

8. پیرمرده گفت: همه مفاسدم (مفاصلم) درد میکنه چند بسته قرص معده برام بنویس!

9. ساعت یک و نیم صبح زنگ اتاق استراحتو زدند. اومدم بیرون و گفتم: بفرمائید. مرده گفت: دو هفته پیش کف پامو بخیه زدم گفتن دوهفته دیگه بازشون کن. الان هم دارم راه میفتم برم تهران گفتم پیش از رفتن اینهارو هم سر راه بکشم و برم!

10. (12+) خانمه گفت: شیاف دیکلوفناک هم برام بنویس. فقط از نوع مقعدیش!

11. برای خانمه دارو نوشتم و دفترچه شو دادم بهش. گفت: یه آزمایش کامل هم میخوام بدم. نوشتم. گفت: یه سونوگرافی از پستان هم برام مینویسی؟ نوشتم. گفت: یه سونوگرافی تیروئید هم بنویس اما توی یه برگ دیگه. گفتم: خب چرا یک جا انجامشون نمیدین؟ گفت: آخه مرکزی که برای سونوگرافی پستان میرم فقط مخصوص پستانه. نوشتم. گفت: حالا توی یه برگ دیگه یه سونوگرافی رحم و ضمائم بنویس. گفتم: اینو دیگه چرا جدا بنویسم؟ گفت: اون مرکزی که برای سونوی تیروئید میرم اصلا دستگاه سونوی رحمشو قبول ندارم!

12. به مرده گفتم: آمپول میزنین یا کپسول بنویسم؟ گفت: هردوشونو بنویس. از یکی شون استفاده میکنم، اون یکی هم چهار روز دیگه گرون تر میشه!

پ.ن1. روز سی و یکم فروردین رفتم برای زدن دوز دوم واکسن کرونا که متوجه شدم همه کسانی که قرار بوده روز سی ام یا سی و یکم واکسن بزنن اومدن. حسابی غلغله شده بود! جالب این که دو نفر از خانم دکترها توی یکی دو روز گذشته مبتلا شدن! به جز درد مختصر محل تزریق و کمی درد بین دو کتف هم هیچ عارضه ای نداشتم. شرمنده اگه برای زدن واکسن مورد نفرت بعضی دوستان قرار میگیریم. (دارای مخاطب خاص )

پ.ن2. درنهایت ناچار شدیم برای فیبر نوری درخواست بدیم. مسئولین محترم مخابرات هم گفتند: باشه براتون میاریم اما فعلا چون پول شرکت تولید فیبر نوری را ندادیم بهمون فیبر نمیده باید صبر کنین! دیروز بالاخره تا دم در خونه برامون فیبر نوری کشیدن اون هم به حساب مخابرات گرچه کسی که قرار بود داخل خونه را برامون فیبر بکشه هم چندبار پیغام فرستاده بود که اگه عجله دارین قسمت بیرون خونه را هم خودم براتون میکشم و پولشو میگیرم! حالا دیروز که بهش زنگ زدم و گفتم فیبر تا دم در خونه اومده بیا داخل خونه را بکش گفت: من تا هفته آینده توی قرنطینه ام! به اون فامیلی که برای سیم مسی پارتی شده بود گفتم: حالا چقدر فرق هست بین سیم مسی و فیبر نوری؟ گفت: فیبر نوری سرعت اینترنتش بیشتره! گفتم: خب پس مشکلش کجاست؟ گفت: گرون تره! (البته یه مورد دیگه اش هم همون انحصار در گرفتن اینترنته).

پ.ن3. آنی تبلت عسلو داده و میگه نگاه کن! میبینم کلّی گروه توی واتس آپ با همکلاسی هاش درست کردن. یه نفر گروه درست کرده و چند نفرو اد کرده. بعد از چند ساعت مدیر گروه (!) با یکی شون دعواش شده و اونو از گروه بیرون کرده و بعد بقیه شون هم یکی یکی از گروه خارج شدن. تقریبا توی همه گروهها فقط عسل باقی مونده بود! به عسل گفتم: خب تو چرا از گروهها خارج نمیشی؟ گفت: دلم نمیاد! جالب این که خیلی از این بچه ها را هم تا به حال از نزدیک ندیده. آنی هم همه گروهها را پاک کرد. گروه هائی مثل:

گروه ارسال استیکر

گروه گذاشتن عکس

گروه گذاشتن فیلم

گروه مرگ بر آمریکا

گروه صحبت درباره بیماری کرونا

گروه صحبت درباره گرانی مرغ

گروه حرف زدن درباره موهای زشت ...! (اسم یکی از دوستانشون جای نقطه چین بود که سانسورش کردم!)

نظرات 58 + ارسال نظر
زهرا دوشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1400 ساعت 04:06 ب.ظ

سلام دکتر ! ببخشید میدونم درستش این که اینجا سوالی پرسیده نشه ولی اگر لطف کنین جواب بدین ممنون میشم
اگه سگ خونگی به یه حیوون (مرغ )حمله کنه بعد از طریق این حیوون ممکنه هاری منتقل بشه به یه انسان به خاطر مداوای زخمش ؟؟
اصلا اگر این حیوون هاری بگیره چند روز بعد خودشو نشون میده ؟؟
درمورد سگ هم نمیدونم هاری داشته یا نه

سلام
پرندگان اصولا قادر به انتقال بیماری هاری نیستن. البته اگه بلافاصله رفتین سراغش باید مراقب بزاق سگ که به بدن مرغ بوده باشین و البته بیشتر از اون مراقب خود اون سگ!

عمه خانم دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 09:35 ب.ظ https://amehkhanoom.blogsky.com

اول که من سالهاست خواننده خاموش شماهستمافتخاری نیست اما برای هین گفتم چون نظر شما را که تو وبلاگم دیدم حسابی سورپرایز شدم، راستش فکر نمیکردم اصلا اونطرفها بیایید
شماره 5 از همه باحالتربودو گروههای دخترتون

اختیار دارین
ما همه هواداران را زیر نظر داریم
سپاسگزارم

شادان دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 05:20 ق.ظ

فقط شماره شش وای غش کردیم از خنده

خنده تون مستدام

ونوس چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 09:20 ق.ظ http://shakibajoon90.blogfa.com

سلام دکتر جان ..نه خسته ... دخترمنم همینه جریانش .بادوستاش ..هی گروه میزننن یکی روبیرون می کنن ..دوباره اشتی می کنن ..قهر و اشتی های دخترونه به فضای مجازی اورده شده

عجب
پس همه جا همین بازیه!

من سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 08:26 ب.ظ

این بحث سگ هم نمیدونم از کجا شروع شد منم نظر بدم

در کل منم سگ رو نجس میدونم و از برخورد با بدن تر و زبونش دوری میکنم در عین حال هر جا سگ ببینم دنبالم بیسکوییتی چیزیم بش بدم و جزو تاپ۵ حیوانات دوس داشتنیمه و انشالله روزی باغ داشته باشم یه خوبو ماوسشو خواهم داشت

ممنون از نظرتون

نسرین دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 04:05 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

شما بنویس، پیامدهاش پای من

ویرا بانو دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:36 ب.ظ http://bano-vira.blog.ir/

آقا من هر سوتی دادم راضیم دکتر بنویسه تو وبلاگش
یه بار داداشم یه اتفاقی واسش افتاده بود من دفترچشو برده بودم مهر کنم
مامانم هم مشهد بود بعد همش استرس اینو داشتم که چجوری بهش بگم
خانم دکتره داشت دفترچه رو مهر میکرد و همزمان با همکارش صحبت میکرد
بعد گفت مامانتم میدونه؟؟
منم فکر کردم با منه گفتم نه هنوز بهش نگفتیم

ایول
پستو نگذاشته چراغ اولو روشن کردین

الی دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 05:04 ق.ظ

ای خدا این عسل ، کارها و گروههاش هم عین خودش عسلن
فقط گروه موهای زشتجیگر خانوم

ممنون از لطف شما

نسرین دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:46 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

قضیه و موضوع پست شما داره به جاهای باریک میرسه انگار
باوجودیکه همیشه بر این باورم که هر مدیر وبلاگی اختیار وبلاگ خودشو داره، یه پیشنهاد دارم براتون.
یه پست بنویسید فقط با این عنوان:
هر سوتی در مطب دکتر دادید را شرح دهید. وگرنه بنویسید: راحت نیستم کسی سوتیمو بدونه.
اونوقت مشخص میشه چند درصد موافقند چند درصد مخالف.
بعد باز هم شما کار خودتو بکن دکتر جان چون اینجا رو داری تا هر چی دلت می خواد بنویسی. کسی که روش یا مطالبت را دوست نداشته باشه فوقش اینه که نمیاد بخونه. درسته؟

در ضمن گاهی هم کامنت های شما و مهربانو با پرچم های مشکوک برای من میاد. دولت هم که رسیدگی نمی کنه!

هاهاها
بله جالب میشه
اما ممکنه پیامدهای غیرمنتظره‌ای هم داشته باشه

من یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 09:55 ب.ظ

من ایرانم
این پرچم از کجا اومده
حالا آدرس بدهید من ناشناس بیام.

این دفعه که یه پرچم دیگه اومده

من یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 06:59 ب.ظ

سلام دکتر
بنویس
مثبت ۱۸ هاش را زیاد کن.
حتی اگر من این سوتیها را داده باشم.
حاضرم بیام مطبتون چند تا سوتی مثبت ۱۸ بدهم فقط به خاطر این که چند نفر بخندند و چند لحظه دلشون خوش بشه

سلام
چشم
هروقت اومدین ایران درخدمتم

glory یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 01:55 ق.ظ

سلام .درمورد کامنت اوا چیزی به ذهنم رسید.من وبلاگ شما رو میخونم و مطالبش خوبه.ولی من همیشه دکتر رو محرم میدونم و میگم میتونم دردها و مشکلات خصوصیم رو با دکتر مطرح کنم و به چشم اعضای خانوادم بهش نگاه کنم و اون هم به چشم علم به مشکلات من نگاه میکنه اما با خوندن موارد مثبت هجده ناخوداگاه به این نتیجه رسیدم باید در گفتن مشکلاتم به دکتر محافظه کار باشم چون ممکنه مشکل خیلی خیلی خصوصی من بشه یکی از موارد وبلاگ اون پزشک حتی اگه اسمم گفته نشه. و دیگه اینکه وقتی من میام پیش دکتر خیییلی استرس دارم و نسبت به علوم پزشکی خییییلی بیسوادم ممکنه از شدت استرسو کلافگی ده تا هم سوتی بدم اصن دلم نمیخواد سوتی من نوشته بشه تو وبلاگ پزشک حتی بدون اشاره به اسمم.البته میدونم فشار کاری پزشکا زیاده و بعضی بیمارها ممکنه از دکتر خیلی انرژی بگیرن...نمیخوام بگم که دیگه این موارد رو ننویسید فقط صرفا نظر یه رهگذر بود.

سلام
ممنون از لطفتون
همین دیشب من توی یه مغازه سوتی وحشتناکی درمورد شغل صاحب اونجا دادم! چون اطلاعات چندانی درمورد اون شغل نداشتم. و هیچ بعید نیست اگه ایشون وبلاگی داشته باشه اونو توی وبلاگش بنویسه! یعنی آیا من باید عزا بگیرم؟ خب بنویسه!
با هر اشتباه من حواسمو جمع میکنم که دفعه بعد اشتباه نکنم و اگه با خوندن مطالب این وبلاگ دیگران هم حواسشونو بیشتر جمع کنن که دیگه عالی میشه. اما به هر حال امکان اشتباه از هر کسی وجود داره. نمونه اش عباس بوعذار!!
موفق باشید

مهربانو برای آراز شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 04:27 ب.ظ https://baranbahari52.blogsky.com/

آقای اراز عزیز جایی خونده بودم که پیامبر مشغول خوردن غذا بودند و سگی نزدیکشون شدند یارانشون صد دور کردن سگ رو داشتند و ایشون اجازه ندادند و از غذای خودشون به سگ دادند (منظورم این نبود که از یک ظرف خورده بودند)
بقول شما ادم از خیلی چیزا ممکنه خوشش نیاد ولی غذا رسانی و محبت کردن به همه ی موجودات مخصوصا موجودات زبان بسته شرط انسانیه ، درست همونطور که شما انجام میدید.
از مصاحبت با شما دوست محترم و منتقد خوشحال شدم

ممنون از لطف شما

اراز شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:27 ب.ظ

مهربانوی محترم
سلام
من خودم از مرگ بر امریکا و شعارهای نفرت پراکنانه بدم ولی نجاست سگ احکام شرعی هست
پیامبر به سگ ها غذا میداد ولی با هیچ سگی غذا نمیخورد چون سگ نجس بود
من خودم بارها شده به سگ ها غذا دادم ولی در عین اینکه از سگ اصلا خوشم اون رو نجس هم میدونم
چون (غذا دادن به حیوانات و پرندگان) انسانیت هست و اینکه از یه موجودی خوشت نیاد علاقه فردی

کسانی هم که سگ ها رو اذیت یه مشت بیمار روانی هستند که کاری به دین یا بی دینی ندارن فقط روانی اند

ضمنا همین دین که گفته سگ نجس , اذیت کردن سگ و سایر حیوانات رو گناه دونسته

طوووووووولانی شد

ممنون از نظر محترمانه شما

مهربانو برای آراز شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 11:59 ق.ظ https://baranbahari52.blogsky.com/

آقای اراز عزیز
کامنت دونی وبلاگ ها صرفا" برای نوشتن نقطه نظرات و تعامل بین نویسنده و خوانند و همچنین خوانندگان با هم هست . بنابراین منظور من این نیست که مطلب رو بخونیم و سکوت کنیم و رد شیم ، منظورم اینه که اگر از موضوعی خوشون نیومد به کسی توهین نکنیم(سکوت به معنی توهین نکردن)
اقای دکتر منظور من رو درست دریافت کردن ، دوست نداشتن سگ یا هر چیز دیگه امریست اختیاری ولی نجس دونستن اون بحث جداگانه اییه ، متاسفانه از همین تفکر راه برای ازار اذیت سگ ها باز میشه وگرنه همونطور که همه میدونیم پیامبر با سگ ها غذا هم میخوردند و به مهربانی توصیه کردند.
این دقیقا موضوع فرهنگ مهربانیه،و اگر دقت کرده باشید من درادامه ی کامنتم ازگروهی با نام مرگ بر.. هم ابراز تاسف کردم و ارزو کردم که کاش این کلمات منفی از ذهن همه ی ادما مخصوصا بچه هامون حذف بشه که بقول اقای دکتر کار سختی هم هست .
بنابراین اصلا منظورم به کامنت ننوشتن و سکوت به اون معنا نیست فقط توهین درکار نباشه کفایت میکنه .. همونطور که الان شما هم به کامنت من انتقاد داشتید و خیلی هم درست و بدون توهین انتقادتون رو نوشتید

ممنون از لطف شما
من جناب اراز را درست نمیشناسم ولی همون طور که خودتون هم گفتین ایشون هم نظرشونو کاملا محترمانه گفتند
امیدوارم همیشه موفق باشید بخصوص فعلا و در مبارزه با کرونا

سودا شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 05:49 ق.ظ

سلام
جناب دکتر
خسته نباشید از کار تو روزهای شلوغ کرونایی!
ایشالا همیشه بخندین، مورد هشت رو خدا خیرش بده
یه فامیل داشتیم خدا رحمتش کنه همیشه می گفت چرمیه خونم بالاست!
منظورش چربی خون بود!
عسل جون که ماشاالله، خدا حفظش کنه.
الآن دیگه درس بچه ها که بصورت آنلاین شده اکثرا تبلت دستشونه و کنترل این موارد هم کمی سخته.

سلام
ممنونم
خدا رحمتشون کنه
بله واقعا کنترلشون سخت شده بخصوص که باید بهشون بگیم بشین کله تو بکن تو گوشی!

محیصا شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:32 ق.ظ http://Drmahisa.blog.ir

گروه صحبت در مورد گرانی مرغ !!! چه بچه های مطالبه گری البته اگر اسم گروه پوشش نباشه:)
آقای دکتر منم باید واکسن بزنم ولی واقعا میترسم چه نوعیش خوبه؟

پوشش؟
نه بابا فکر نکنم
به نظر من بزنین حتی اگر یک درصد ایمنی را بالا ببره ارزششو داره

اراز جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 10:15 ب.ظ

خانم مهربانو یقه دیگران رو میگیره و میگه اگه از چیزی خوشت نیومد باید سکوت کنی و بری

بعد اونوقت خودش میگه چرا پیرمرد به سگ گفته نجس ؟؟؟؟

خب دین و مذهب سگ رو نجس دونسته

قرار نیست همه مثل شما فکر کنن و سگ دوست باشن

خب این هم حرفیه
ممنون از نظر شما
اما سگ دوست نبودن الزاما با نجس دونستن اون یکی نیست

مهربانو برای آوا جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 09:16 ب.ظ https://baranbahari52.blogsky.com/

راستش آقاای دکتر نه اسمس از کسی میبرن نه نشونی کسی رو میدن بنابراین اسرار هیچکس فاش نشده و کسی هم مورد تمسخر واقع نشده ولی تو با یه کامنت به همه توهین کردی .. وقتش نشده یاد بگیری اگه چیزی به مذاقت خوش نمیاد سکوت کنی بری؟ یادم نمیاد هیچکس برای خوندن مطالبش برای کسی کارت دعوت فرستاده باشه .. البته من با سابقه ی شونزده سال وبلاگ نویسی با مشکل کسانی مثل تو آشنام .. درد دیده شدن بد دردیه متاسفانه

از لطفتون ممنونم
من هم چیزی به جز صداقت و مهربانی در وبلاگ شما ندیدم

مهربانو جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 09:10 ب.ظ https://baranbahari52.blogsky.com/

اون اقایی که به سگ گفت نجسی خیلی متاثرم کرد متاسفانه کم نیستند کسانی که اینطوری فکر میکنند
گروه های عسل جون هم خیلی بامزه بود ولی برام گروه مرگ برآمریکاش خیلی عجیب بود . کاش این جمله های منفی و مخرب از ذهن بچه هامون پاک میشد

متاسفانه سخته که چیزهایی که از بچگی بهمون یاد دادن فراموش کنیم

ترانه ی باران جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:36 ب.ظ http://razautumngirl8.blogfa.com

فقط پیرمرده مفاسدم و معده:‌‌‌‌‌‌‌‌‌))
پی نوشت این خود وروجک ماست هرروز با دوستاش یه گروه تشکیل میدن:D

ممنون
پس ظاهرا همه بچه‌ها همینطورند

نسرین جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:06 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

با احترام و ارادت،
آزادی بیان قابل قبول و احترامه، اما توهینی که این خانم به تمام ما کردن، فکر نمی کنم.

ممنون از لطف شما

زری .. جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:28 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

سلام؛ خیلی عاااالی بودند، مررررسی

فقط یه چیزی آقای دکتر، نمیدونم شاید من زیادی حساسم، اما در اون مورد آخر اگر من جای شما یا آنی خانم بودم یه شب موضوع گفتگویم با دخترم در مورد همین موضوع بود که لزومی نداره آدم در هر گروهی اد بشه و بمونه و باید انتخاب کنیم و در مورد موهای اون دختره ازش میپرسیدم بنظرت چقدر دست خودش بوده و اصلا چقدر به ما مربوطه؟

سلام ممنون
اتفاقا شما حق دارین هرچه زودتر این چیزهارو یاد بگیره بهتره

شارمین جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 11:40 ق.ظ http://behappy.blog.ir

مورد یک مصداق بارز "مفت باشه کوفت باشه" بود.

دقیقا

سر به راه جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 05:16 ق.ظ http://mrsarberah.blog.ir

چرا از وایمکس استفاده نمی کنید
ایرانسل و مبین نت هست البته مبین نت اینجور که میدونم اول میاد خونتون تست می کنه اگه پاس بشه بهتون نت میده ولی ایرانسل نه کلا همینجوری میده
سرعتش معمول باید 1تا4 باشه !

نظرم رفت سمت گروه مرگ بر امریکا:/ چیکار میکردن اونجا؟:/

ممنون از لطف شما
درواقع مسئله اصلی برای ما داشتن یه خط تلفن ثابته و در درجه بعد اینترنت

سعید جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:31 ق.ظ

سلام

من بیش از همه داستان‌های شما، پیگیر فیبر نوری شما هستم، داستان شده‌ها ...

سلام

ما از این داستانها کم نداریم

نسرین به آوا جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:08 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

خانم محترم (؟)
دوست محترم ما هیچوقت نشده بجز یک جملهء بی طرف، در مورد بیمار یا موضوعی مطلب بنویسن و یا اسم اصلی کسی را همراه کنند.
ما حتی نمی دونیم محل کار ایشون در کدام منطقه یا شهر هست!
بهتر نبود اگر از مطالب اینجا به هر دلیلی خوشتون نمی اومد، ساکت رد می شدید و به همهء ما بی احترامی نمی کردین؟ چون مشخصه دقتی در خوندن مطالب ندارید.
شما حتی نمی دونید معنی طنز چیه و فرقش یا لودگی و تمسخر در کدام قسمت!!!
حتی متوجه نیستید که این کار شما مسخره و بی ادبانه بود.

از لطف شما سپاسگزارم
قبول دارم که بهتر بود بعضی کلماتشونو عوض کنن
البته در این جا همچنان تا جایی که امکان داشته باشه از آزادی بیان دفاع خواهد شد

Zahragoli جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:13 ق.ظ http://zahragoolii.blogfa.com

چه خاطرات جالبی

ممنون

دلفین پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 10:53 ب.ظ http://dolfin2021.blogfa.com/

من همچین مریض هایی داشتم ، ازصبح تا شب میخندیدم
ای جانم عسل

الان ندارین؟
ممنون

tr پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 07:03 ب.ظ

سلام

گول نخور

ما هم فیبر نوری داشتیم هیچ شرکتی به جز مخابرات نمیتونست اینترنت بده چون انحصار خودش بود
کلا هم فوق العاده افتضاح بود

بعد از مدت ها به طور اتفاقی یکی از دوستان قدیم رو دیدیم که اتفاقا تکنسین همون مخابرات بود میدونی بهم چی گفت ؟؟

هر چی در مورد سرعت فیبرنوری تو اینترنت و تلویزیون میگن مال اروپا و جاهای دیگه ست
این فیبر نوری که اینا تو ایران استفاده میکنند .... (واژه ی منشوری)
اونجایی هم که شما هستید مسی نمیدن که تا میتونن بچاپن ازتون
در واقع گزینه ای نبود جز تعویض محل سکونت

سلام
چکار میتونم بکنم؟
میگن اونجا فقط فیبر نوری هست

هوپ... پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 06:46 ب.ظ

حواسم رفت به کامنت خانم آوا و از پستتون پرت شد.
چی بگم؟ به نظرم شما افشای اسرار انجام ندادین. تمسخری هم نداشتین. ولی خودم هم چند وقته حساس شدم و هی پستام رو چند باره میخونم که مطمئن بشم کسی رو قضاوت یا مسخره نکردم. ولی خب یه جاهایی شاید از دستم در رفته باشه.

از لطفتون ممنونم
حق با شماست حواسمون باید جمع باشه

سینا پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 05:02 ب.ظ http://sinadal.blogsky.com

فقط 8 و 10

ممنون

سارا پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 04:28 ب.ظ http://15azar59.blogsky.com

مفاسد
شیاف رو جور دیگه هم استعمال میکنن اخه خودم توی سریال پایتخت دیدم
گروه گرانی مرررغ اخهههه
گروه اخر هم که دیگه
از دست این بچه های بلا
...
یادمه توی ازمایشگاه غربال به پدر یکی از نوزادا گفتم چقدر وقته دنیا اومده(باید ۷۲ ساعتش حداقل باشه) گفت پریشب ساعت ۱ صبح

ممنون از لطفتون
خب دیگه به ساعت به دنیا اومدن بچه که نمیشه ایراد گرفت

لیدا پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 04:19 ب.ظ

مگه تست کرونا مجانیه؟

توی درمانگاههای دولتی مجانیه

رافائل پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 01:58 ب.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

سلام.
خاطراتتون همه جالب بودند اما مورد پ.ن.۳ یه چیز دیگه است.
دنیای بچه های امروزی خیلی عجیبه. اون گروه آخر یه دنیا حرف توی اسمشه.

سلام
ممنون
حق با شماست
به قول یکی از دوستان این جامعه به این زودی ها درست نمیشه

طیبه پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 11:47 ق.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام دکتر مهربون
مورد ۸ خیلی بامزه بود
گروه مرگ بر آمریکای عسل جان هم خیلی بامزه بود
نیکان هم با بچه های عمه هاش اینا گروه های واتساپی تشکیل میدن ولی موضوع هاش مثلا یکی دوستان بامزه( جوک بامزه) یکی خاطرات بامزه یکی معرفی فیلم ( فیلم و انیمیشن جدید به همدیگه) یکی معرفی بازی و ...
ولی اینا هم هی گروه هاشون رو ترک می کنند یه گروه دیگه تشکیل میدن چون هر کدوم دوست دارن تنها خودشون مدیر گروه باشند
ولی در نهایت نیکان و پسرعمه هاشون برای هم می میرن واقعا( دور از جونشون)

سلام
ممنون
توی این سن این چیزها تاحدود زیادی طبیعیه کاری هم نمیشه کرد

یاسی پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:54 ق.ظ

سلام دکتر جان
1-بعضیا اگر طناب مفت گیرشون بیاد دیگه میخوان خودشونو دار بزنن...
4-این حرف رو تا حالا از دهن خیلیها شنیدم.
6-موضوع پست جدیدم همین بود...بیچاره سگ ها.
11-دکتر خوش اخلاق گیر آورده بخدا..داشته سواستفاده میکرده از خلق محمدی شما دکتر جان..
چقدر این عسل خانمی ما مهربون و بامعرفته آخه؟؟!

سلام
واقعا
خب کسی که مبتلا شده دیگه از چی میترسه؟
بله خوندم
چه عرض کنم؟
ممنون

نسرین پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:29 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

خوبید ایشالا؟
معمولاً غیبت نداشتید و زود کامنتهاتونو تایید می کردید. امیدوارم سلامتی کامل خانوادگی برقرار باشه. قسطهاتونم داده باشید و کمپوت لازم نباشید

ممنون
شرمنده
خصوصی عرض کردم خدمتتون

نسرین* پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:22 ق.ظ

سلام
مورد 2
مرسی، این سری خیلی خوب بود

سلام
ممنون
ممنون
جالبه دوتا نسرین در کنار هم کامنت گذاشتن!

معلوم الحال چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 09:05 ب.ظ http://daneshjoyezaban.blog.ir

سلام
1. از حق نگذریم منم چند بار خواستم برم تست مفتی کرونا بدم ولی نشده. یکی از دلایلش مشغله بیش از حد بود و اینکه بهم مرخصی نمیدادن. دلیل دیگه‌ش هم اینکه شبکه بهداشت دور بود و میترسیدم برم اونجا کرونا بگیرم برگردم خدایی بهمون حق بدین. این دولت هیچ چیز مفتی برامون نذاشته. تنها راه کَندن ازش همین آزمایشای مفتیه لااقل یخورده بهشون هزینه تحمیل کنیم که مبالغ اختلاس بیاد پایین.
6. من ذهنم هزار جا رفت.
11. فکر کنم خرج رفت و آمدش بیشتر از خرج دکتراش بشه :)
12. انصافا حق گفته کاش برای منم چند تا دارو مینوشتین.

پ.ن.1: اصلا تابلو نبود که با من بودین
پ.ن.3: دخترا چه حوصله ای دارن. اینهمه گروه تفکیک شده دارن؟

سلام
خب عصر هم که تست میگیرن
تا کجا مثلا؟
بعید نیست
تشریف بیارین درخدمتیم
اصلا
من فقط چندتاشونو نوشتم

ریحانه چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 07:57 ب.ظ

باحال بود. کلی خندیدم. مخصوصا به گروههای واتساپ کلاس عسل. صحبت درباره گرانی مرغ! :)))))))) الهی. یه دختری این گروه را ساخته که گرانی مرغ معضل خونشون شده بود.

مورد ۱۱ خیلی خوب بود :))) قشنگ میدونست چی را کجا میخواد :))

ممنون خنده تون مستدام
واقعا

صفا چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 06:54 ب.ظ http://Mano-tanhae-va-omid

خاطرات مثل همیشه دوست داشتنی بودن ..
بچه ها چه دنیایی دارن با این واتس اپ و تلگرام . ما رو از کوچه نمیشد جمع کرد و حالا کله بچه ها رو از گوشی و تبلت نمیشه جدا کرد . چه گره‌های جالبی هم دارن و جالبتر اینکه دلش نمیاد از گروه خارج بشه . راستش من هم همینطور هستم دلم نمیاد گروههایی رو که همه ترکش کردن ترک و حذف کنم

ممنون
دقیقا
شما هم؟

افق بهبود چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 06:27 ب.ظ http://ofogh1395.blogsky.com

یه طناب رایگان هم مینوشتید برای اون دوست عزیز
گروه حرف زدن درباره ی موهای زشت ... ؟ اگه واقعا داریم مطمئن شدم کرونا هیچ تاثیری روی روابط اجتماعی بچه ها تذاشته

طناب که آزاده رایگان نمیشه
داریم متاسفانه

مریم چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 05:22 ب.ظ http://mabod.blogsky.com

سلام جناب دکتر
خداقوت و پرتوان باشید
طاعات و عباداتتون مقبول درگاه حق تعالی باشه
الهی ،شیرین عسلتون تنها عضو وفادار نسبت به تمام گروهها بوده
بوس به لپ های نازش

سلام
از لطفتون سپاسگزارم
موفق باشید

زهرا چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 04:53 ب.ظ

گروه حرف زدن در باره موهای زشت...

لاله چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:27 ب.ظ

سلام یعنی با واکسن باز هم کرونا گرفتن؟ای بابا.پس واکسن هم یعنی فایده ای نداره2

سلام
بله متاسفانه
به هرحال واکسن ایمنی صددرصد نمیده بخصوص در این مورد که اصولا تازه به بازار اومده

عابر چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:58 ب.ظ

سلام.
گروه حرف زدن درباره موهای زشت ... واقعا دوست داشتم یه گروهی به این اسم داشتم خیلی یونیک بود

سلام
اگه بسازین هم دیگه یونیک نیست
دوستهای عسل زودتر درستش کردن!

آوا چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 02:35 ب.ظ

اگه واقعا پزشک هستین و محرم اسرار بیمارها،زشته که حرفهای اونا رو به تمسخر میگیرید و برای خنده و کامنت اینجا انتشار میدید.گیریم که یک پیرمرد یا زن یا بچه یه چیزی بگن،دلیلی نداره که جنابعالی بعنوان پزشک اینجا لودگی کنین و حرفهای اونها رو به مسخره بگیرید و چهارتا آدم از خودتون مسخره تر هم کامنت بزارن.

کامنتتون باعث شد یک بار دیگه پست خودمو بادقت بخونم. خوشبختانه هیچ اسراری از کسی فاش نشده بود.
دلیلی نداره من برای کامنت کار خاصی بکنم. نه اگه کامنتی نداشته باشم ازم پول میگیرن نه برای کامنت زیاد پولی بهم میدن.
من لودگی نکردم فقط دقیقا چیزی که اتفاق افتاده بود نوشتم.
توی خوانندگان محترم اینجا از پزشک و دندان پزشک و داروساز داریم تا دکترای ادبیات و روان شناس و دانشجو و معلم و دهها شغل قابل احترام دیگه. چه ساکن ایران و چه ساکن آمریکا و کانادا و آلمان و سوئد و استرالیا و ...
نمیدونم منظورتون از افراد مسخره تر از من کدومشونه؟
به هر حال امیدوارم شما که خداروشکر نه اهل لودگی هستین و نه تمسخر دیگران در ادامه زندگی از همه ما موفق تر باشید

ویرا بانو چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 01:26 ب.ظ http://bano-vira.blog.ir/

سلام
3.شاید گواهی واسه جایی میخواست منم یه بار گواهی میخواستم هرجا میرفتم میگفتن علائمت چیه
7. اطفال کودکان خخخخ هول شده بود فکر کنم
مفاسدم (عزیزم)
11.:|
واکسن نوش جونت
گروه های عسل وایگرانی مرغ و موهای زشت فلانی

سلام
کسانی که جواب میگیرن به طور اتوماتیک یه فرم چاپی هم بهشون میدن که برای استعلاجی میتونن ازش استفاده کنن
حتما
عزیزم؟!
من هم همین طور
ممنون
فکر نمیکردم این گرونی ها این قدر روی بچه ها اثر گذاشته باشه

مهناز چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 11:38 ق.ظ

2 رو نفهمیدم. چه اشکالی داشت؟

اینو به عنوان نمونه نوشتم.
باور کنید هر روز چندین نفر میان برای دادن تست که اصلا نیازی بهش ندارن. اما مسئله اینه که اگه براشون ننویسم و بعد از جائی دیگه گرفته باشن هم کاسه و کوزه شون سر من میشکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد