جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۱۹۹)

سلام

۱. نسخه پیرمرده رو که نوشتم گفت: فشارمو هم بگیر. گرفتم. گفت: طوری که نیست گفتم فشارمو بگیر؟ گفتم: نه. گفت: آره خب شما نوکر مردمین دیگه!

۲. سوار ماشین شبکه شدم. بعد خانمی که اولین روز کارش بود سوار شد و رفتیم. به درمونگاه که رسیدیم و خانمه پیاده شد راننده شروع کرد به خندیدن. گفتم: چیه؟ گفت: دیشب به این خانم زنگ زدم و گفتم: شما کجا سوار ماشین میشین؟ گفت: من سر چهارراه...... می ایستم. گفتم اونجا خیلی شلوغه من از کجا باید شما رو بشناسم؟ گفت من قدم خیلی بلنده!

۳. برای یه پسر نسخه می نوشتم. گفتم: قرص میتونه بخوره؟ پدرش گفت: بله میتونه. پسره گفت: بابا! تو هنوز نمیدونی پسرها از قرص میترسن؟!

۴. پیرزنه گفت: برای پوکی استخوان اومدم. گفتم: متخصص گفت پوکی استخوان دارین؟ گفت: پول ندارم برم. گفتم: پس یه آزمایش براتون مینویسم. گفت: نمیرم آزمایش. گفتم: خب پس من از کجا بفهمم پوکی استخوان دارین یا نه؟ گفت: تو دکتری ببین چکار باید کرد!

۵. به خانمه گفتم: این دفترچه که مال دخترتون نیست. گفت: چرا مال خودشه. نسخه شو که نوشتم گفت: یه گواهی هم براش بنویس. بالای گواهی نوشتم زهرا ..... گفت: ببخشید اسمشو عوض کنین ما توی خونه فاطی صداش میکنیم!

۶. خانمه بچه شو آورده بود و گفت: شبها سرفه میکنه. بچه گفت: من کی شبها سرفه کردم؟ من همیشه سرفه میکنم!

۷. خانمه گفت: بچه ام شربت تلخ نمیخوره، هر دارویی مینویسین باید شیرین باشه. چند دقیقه بعد از داروخانه اومد و گفت: این شربتو اینجا نداشتن میشه مشابهشو بنویسین؟ گفتم: شربت مشابهش تلخه. گفت: تلخ هم باشه طوری نیست!

۸. خانمه گفت: چند روزه که سرفه میکنم بخصوص صبح ها و شب ها!

۹. به خانمه گفتم: قبلا سابقه هیچ بیماری نداشتین؟ گفت: چرا، حساسیت به بوهای بد!

۱۰. خانمه گفت: بچه مو آوردم پیشتون خوب نشد حالا باید دوباره ویزیت بگیرم؟ گفتم: کی آورده بودینش؟ گفت: دو هفته پیش!

۱۱. مرده گفت: چند روزه که فقط همین قسمت از قفسه سینه ام تحرک داره!

۱۲. پیرمرده گفت: چند روزه که اسهال دارم. براش دارو نوشتم و رفت. چند دقیقه بعد با یه پسر اومد توی مطب و پسره گفت: دستش ضربه خورده. گفتم: پس چرا همون موقع نگفتین؟ پیرمرده گفت: روم نشد!

پ.ن۱: فقط یه نوبت دیگه از شیمی درمانی مامان باقی مونده. دکتر براشون سونوگرافی نوشت که طبق اون توده های سرطانی لوزالمعده و غدد لنفاوی اطراف عروق سلیاک ناپدید شدن و فقط مقداری از خود کبد هنوز مشکل داره. تا ببینیم چی میشه.

پ.ن۲: شب یلدا هم با حضور تعداد زیادی از فامیل خونه پدر بزرگوار برگزار شد با حضور اقوامی از شهرهای مختلف و حتی از آفریقا (پسرخاله گرامی که برای تعطیلات کریسمس اومده ایران)

پ.ن۳: برای عسل املا (به گفته امروزه دیکته) میگم. میگم: بنویس من انار دوست ندارم. میگه: آخه مگه میشه کسی انار دوست نداشته باشه؟! (بعد از یه شیفت سی ساعته همراه با دیدن حدود دویست مریض اومدم خونه که بالای هشتاد درصدشون سرماخوردگی داشتن!)

نظرات 66 + ارسال نظر
فیلترشیکون مجانی چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 07:27 ب.ظ http://036227.blogfa.com/

از وضع اکثر خاطرات دو چیز دیدم
1. یکی اینکه مردم راجع به خیلی چیزا بی اطلاع هستن و معلومه وضعیت خوبی برای آموزش و اطلاعرسانی تو مملکت وجود نداره باید فکری و کاری کرد
2.دیگه اینکه وضع مالی مردم اصلا جالب نیست باید جوری باشه که هزینه ای برای پیشگیری و حتی درمان از مردم گرفته نشه ، کاشکی مقامات اینقدر شعور داشته باشن که سرمایه گزاری روی سلامت مردم خیلی پرسودتر از گرفتن پول بطور مستقیم از مردمه ، خدمات درمانی باید رایگان باشه برای همه و در عین حال خیلی راحت وضع معیشتی کارکنان سلامت رو میشه ارتقاء داد ...

کاملا موافقم

اسپاکو نوروزی دوشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 03:48 ب.ظ

نه! به دانش آموزان شک داشتن. خودم چند بار گواهی الکی گرفته بودم. چنان نقشی بازی می کردم که دکتر هیچ، خودمم باورم میشد مریضم. روزایی که امتحان زبان داشتیم به نوعی دل درد مرموز کشنده مبتلا می شدم!
خدا ما رو ببخشه
پس حدسم درست بود! دیگه نمیگم! یعنی نمی دونستم خط قرمزه!

عجب
چرا هیچوقت به ذهن من نرسید؟!

رویای خاموش دوشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 03:21 ب.ظ

سلام خدمتون آقای دکتر چقدر بااخلاقو عالی هستین شما امروز بعد چندین روز همه مطالبتونو خوندم چقدر خندیدم خیلی باحالین امید موفقیت بیشتر دارم برای شما وهمسری وبچه هاتون

سلام
از لطف شما ممنونم

[ بدون نام ] یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1397 ساعت 05:03 ب.ظ

برای نوشتن ۲۰۰ زیر لفظی میخواین!!!


شرمنده یه سری کار غیرمنتظره پیش اومد
دارم مینویسم

اسپاکو نوروزی شنبه 29 دی‌ماه سال 1397 ساعت 04:31 ب.ظ

مورد 5 بامزه بود!
مدرسه ما گواهی پزشک رو کلا قبول نداشت. باید والدین مون زنگ می زدن غیبت مون رو موجه می کردن.
منم انار دوست ندارم. اما توی پخت مرغ استفاده می کنم. گوشت رو ترد میکنه!
نفهمیدم چرا دفعه قبل کامنتم منتشر نشد! شاید چون به محل سکونت شما اشاره کردم!

ممنون
عجب به پزشک ها هم شک داشتن؟!
دقیقا!

هیسسس شنبه 29 دی‌ماه سال 1397 ساعت 01:01 ب.ظ http://hist.mihanblog.com

وای چطور رو ش شد بگه شما نوکر مردم ین

ان شاالله مادر تون سلامتی کامل شونو به دست بیارن

ما دیگه عادت داریم!
ممنون

عاطفه جمعه 28 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:47 ب.ظ

سلام دکتر
انشالله که خوبید
مادر بهترن؟

سلام
ممنون
شکر

محدثه جمعه 28 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:09 ق.ظ

سلام:)
در حال گشتن عوارض قرص آلفن-ایکس بودم که ناگهان امروز به این صفحه هدایت شدم به پستی که توش نوشته بودین :"برای یه خانم قرص آلفن ایکس تجویز کردین ولی ایشون آتنولول خریدن" و دیدم تاریخش برای ۸۸ هست. گفتم نکنه وبلاگتون دیگه فعالیتی نداره. دیدم نهههه هنوزم پابرجاست. پاینده باشید

سلام
خوش اومدین
تازه الان هم دارم پست جدید مینویسم!

عاطفه پنج‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1397 ساعت 11:17 ق.ظ

سلام
‌دکتر جان
خوندیم و لذت بردیم
علی‌الخصوص رفتار و برخورد رو باید از شما یاد گرفت.
یه سوال معودبانه هم دارم
راستش من چند تا وبلاگ رو همیشه دنبال میکنم یکیش مال شماست و اکثرا ممکنه کامنت نگذارم و فقط بخونم
میخواستم بدونم برای شخص وبلاگ نویس چقدر این خاموش بودن یا کامنت گذاشتن مهمه؟! اصلا مهمه؟!
حقیقتش فکر کنم خودم باشم برام مهمه اما خب شاید شامل حال همه نباشه گفتم چون شما معودبانه جواب میدید از شما بپرسم!
:)

سلام
ممنون
اولا شما لطف دارین
ثانیا طبیعیه که خوشحال میشم وقتی ببینم نوشته هام مورد توجه دوستان قرار گرفته
البته گاهی خودم توی یه وبلاگ هرکاری که میکنم نظرم نمیاد!

افق چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1397 ساعت 01:10 ب.ظ http://ofogh1395.blogsky.com

واقعا کسی هست که انار دوست نداشته باشه؟
اینا نسل دیکته ناپذیرن،کلا دموکرات زندگی میکنن از بدو تولد

دقیقا
ممنون

انه چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1397 ساعت 06:11 ق.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

نمینویسین دکتر

نه
درحال آماده کردن شماره ۲۰۰ هستم

فامس دوشنبه 17 دی‌ماه سال 1397 ساعت 12:06 ق.ظ

سلام. ناشناس جان... بله. کاملا حق باشماست. باعرض پوزش.

سلام
ممنون از درک شما

خانم مهندس یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1397 ساعت 11:55 ب.ظ

تعجب نداره اونایی که سنشون گذشته خیلی روی خونه وخاطراتشون حساسن.
انگار از خاطراتی که گفتم خوشتون نیومد. البته نباید میگفتم .از این به بعد سعی میکنم وقتی نظر میدم مختصرو مفید باشه‌.

امان از دست این کهنسالان گرامی

خانم مهندس یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:23 ب.ظ

سلام اقای دکتر ممنون بابت خاطرات .خیلی خوشحال شدم حال مادرتون خوب شده ایشالله روز به روز بهترو بهتر بشن.
مورد۱ بیشتراونایی که سنشون گذشته اینطوری حرف میزنن چند وقت پیش یه حاج اقای حدودا۷۰ یا ۷۵ ساله ای اومده بود دفتر برای نوسازی و طبقاتی کردن خونش. صبح کله سحر اومده بود دفتربعد که پرسیدم چرا اومده خیلی ناراضی گفت به خاطر بچه هام میخوام خونمو خراب کنم چند طبقه از نوع بسازم حالا بماند که چقدر طول کشید بهشون مراحل ساختو توضیح بدیم قبولم نمیکرد پسرش بیاد کارای اداری رو انجام بده .نمیدونین چقدر بهمون گیر داد اولیش این که چرا انقدر دیر میاین سره کار بعد به من گفت تو یه دختر بچه اینجا چکار میکنی گفتم حاج اقا دوساعته توضیح میدم مهندسم دیگه گفت دختر هم مگه مهندس میشه ؟پاشو برو معلم شو.بعدشم که کاریی که باید انجام میدادو بهش گفتیم گفتش همه اینکارا رو من بکنم گفتیم بله دیگه گفت این همه جوون(چهار نفر بودیم )اینجا بیکار میگردین ومعلوم نیست به چی میخندید بعد من برم پی اینکارا؟ اصلا من پول مفت بهتون نمیدم پاشد و رفت.
مورد۴و۵و۷ صبرتونو تحسین میکنم.
واقعا کسی هست انار دوست نداشته باشه؟

سلام
عجب
شما هم خاطرات کم ندارینا!

[ بدون نام ] یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:56 ق.ظ

خیلی دوست دارم بدونم فامس چی‌ میخواست بهم بگه
واقعا نمیدونم وقتی اطلاعات نداریم مجبوریم حرف بزنیم یا بیفتیم تو کامنت دیگران ... آخه من هر چی گفتم ب شما گفتم یعنی چی ک جواب من رو بده!
شما همون نفس عمیق رو بکش برات بهتره تا بخوای با اطلاعات درب داغون خودت رو زیر سوال‌ ببری
....
کاش‌ خانومتون هم مثل شما معدبانه صحبت میکردن!
امیدوارم تایید بشه !

بالاخره هرکسی یه اخلاقی داره
بعضی ها هم نمیتونن معدبانه صحبت کنن
باید بهشون عادت کرد

واگویه شنبه 15 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:25 ب.ظ

سلامت باشین
حال مادر بهتره؟

ممنون
بهترن ولی فعلا باید تحت نظر باشند

فامس جمعه 14 دی‌ماه سال 1397 ساعت 11:18 ب.ظ

سلام. حال ما مان چه طوره؟ . خانم بچه ها چه طورن؟ می خو استم.یه چیزیاییم به ناشناس واژه شناس بگم. ترجیح می دم. فقط. نفس عمیق بکشممممم.

سلام
ممنون از لطف شما
شیمی درمانی تموم شد اما تا مدتها باید تحت نظر باشند
خانم بچه‌ها هم خوبند ممنون
اتفاقا بد نشد یه چیزی یاد گرفتم

[ بدون نام ] جمعه 14 دی‌ماه سال 1397 ساعت 03:13 ب.ظ

لاکچری ابن و اون نداره!
مثلا شما سواد داری دکتر مملکتی (البته متاسفانه خیلی این موارد رو سطح آگاهی تاثیری نداره!)
لاکچری چیزی ک من گفتم چیزی ک شما میگی فقط خوب خرج کردنه همین!

بله حق با شماست
ممنون که یادآوری کردین

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:43 ب.ظ

مسئله اینه شما اصلا نمیدونین لاکچری چیه
هر وقت حداقل ی ویلای ۳۰۰۰ متری تو تهران داشتین بیاین صحبت لاکچری کنین
من کاملا خوندم وبلاگشون رو
البته هر کی با توجه ب وسعت دیدش‌ لاکچری میبینه !!!
شما هم فکر میکنین لاکچری هستین یا میتونین باشین ... کلا مسئله اینه طرز نوشتارشون مثل این خانومای خیلییییییییی عوام بود. ولی خب الان نظر شما هم دیدم قانع شدم

خب خداروشکر که مشکل حل شد
درسته منظور من هم به نسبت مردم ولایته وگرنه اون لاکچری که شما میفرمایید ما عمرا بهش نمیرسیم

پزشک نادم پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:33 ب.ظ

https://t.me/joinchat/A5NwelW0alAXNdT65Nk5sA
سلام اقای دکتر لطفا اگه گروهی دارین از پزشکا و علوم پزشکی ها این لینکو بذارین دررابطه با داستان خصوصی سازی

سلام
چشم

واگویه پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1397 ساعت 01:38 ب.ظ

سلام اقای دکتر
حال تون خوبه؟؟؟

سلام
شما چطورین؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1397 ساعت 09:59 ق.ظ

وسط تمسخر‌ مریضات ک چقدرم بی مزه ست
ب زنت فرق لاکچری ‌‌و متوسط رو یاد‌ بده
برگشته میگه ما قشر متوسطیم می‌تونستیم لاکچری خرج کنیم بهش یاد بده زشت براتون هنوز‌ نمیدونه کسی ک با ۲ تا شریک خونه میسازه لاکچری نیست

ممنون از یادآوری شما
اما فکر کنم کمی عجله کردین چون آنی توی وبلاگش نوشته میتونستیم لاکچری هم خرج کنیم ولی چون خاستگاهمون از قشر متوسطه ترجیح میدیم این کارو نکنیم
ضمنا مگه آدم موقع شریک بودن با دو نفر دیگه نمیتونه خونه لاکچری بسازه؟

امیر پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:21 ق.ظ http://yahazratzahra.blogfa.com/

سلام...
الان از یک وب..رسیدم به وبتون...
یک کوچلو نگاهی انداختم...
خوشمان آمد...دوست داریم بیشتر بخوانیم در اسرع وقت....
موفق باشین

سلام
خوش اومدین

ابانا پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1397 ساعت 01:04 ق.ظ http://med84.blogfa.com

سلام. خسته نباشین.
ادم یادش میاد هرررروز با همین ادما و همین حرفا و همین مکالمات روبرو هست ک گاهی از شدت تکرار دلش میخاد گوششو بگیره. خاطره این سری تون خیلی برام اتفاق افتاده. ۲۰۰ مریض با ۸۰درصد سرماخوردگی!
من ک وقتی یکی میاد میگه فشار خونی ام یا قند خون یا حتی میگه اسهال دارم خوشحال میشم تا اینکه بگه سرما خوردم...

سلام
ممنون
درک میکنم

زرگانی چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:45 ق.ظ

پس بنویسین که من منتظرم

شرمنده این پست یه کم طول می کشه آخه شماره دویستم خاطرات میشه

خلیل سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:07 ب.ظ http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام،

عسل راست میگه! چرا دروغ بنویسه!

سلام

زرگانی سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 07:27 ب.ظ

راستی دکتر، اگر اقدام به نوشتن داستانک بفرمایید، ما طالب هستیم! می ذاریم توی کانال مون با افتخار
(تصادفی دیدم انگار چند تایی داستان هم نوشته بودین)

اتفاقا بعد از مدتها یکی اومده توی ذهنم!

نسیم سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 06:08 ب.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

بله اینجام انار پیدا می شه
چندانم گرون نیس

خب خداروشکر

انه سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:55 ق.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

یکی براتون کامنت گذاشته که مریض با خانم دکتر دیگه ای اشتباه گرفتش من چی بگم که یه مریض با جدیت اومده بود گفت دیروز اومدم اینحا خوب نشدم گفتم پیش کی رفتین گفت پیش خودت دفترشو نیگا کردم گفتم پیش اقای دکتر ح رفتی!من الان کجام شبیه اقای دکتره

ظاهرا این مشکل همه گیره!

طیبه سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 05:34 ق.ظ http://almasezendegi.mihanblog.com

سلام دکتر مهربون
هربار میام می خونم می خوام کامنت بذارم واقعا نمی دونم کدوم مورد رو بنویسم
واقعا هر کدوم یه کامنت لازم دارند و قابل توجه اند
خوشحالم برای مادر.خیلی
عسل مثل اسمشون عسل.ماشالا
خانم دکتر تمام وقت هم چاق نیست(ستاد افشاگری طیبه)

سلام
شما لطف دارین ممنون یعنی دیگه هر پست فقط یه مورد بنویسم؟!
ممنون

طیبه سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 05:33 ق.ظ http://almasezendegi.mihanblog.com

سلام دکتر مهربون
هربار میام می خونم می خوام کامنت بذارم واقعا نمی دونم کدوم مورد رو بنویسم
واقعا هر کدوم یه کامنت لازم دارند و قابل توجه اند
خوشحالم برای مادر.خیلی
عسل مثل اسمشون عسل.ماشالا
خانم دکتر تمام وقت هم چاق نیست(ستاد افشاگری طیبه)

جواب قبل تکرار میشود

مینو سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 ساعت 12:31 ق.ظ http://milad321.blogfa.com

امیدوارم مادرتون هر چه زودتر بهبودی کامل پیدا کنند.
من که هر دکتری رفتم فرصت سوال کردن نداده.شما معلوممه از اون دکترهای پر حوصله هستید.

سپاسگزارم
شما لطف دارین

دخترپاییز دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1397 ساعت 05:32 ب.ظ http://NoLave.blogfa.com

فرقی نمی کند آغازِ هفته باشد یا پایانش ...

صبح باشد یا شب ... بذرِ امید ؛

نه وقت می شناسد ،

نه موقعیت ...

هر وقت بکاری ؛

شبیهِ لوبیایِ سحر آمیز ،

با اولین طلوعِ آفتابِ خواستن ؛

جوانه می زند ...

و تا آسمانِ موفقیت و توانستن ،

اوج می گیرد ...

هرگز نا امید نباش ... !!!

نا امیدی ، تیشه ی بی رحمی ست ؛

به جانِ ریشه ی شعور و خوشبختی ات ...

پس تا دیر نشده ،

بذرِ جادوییِ امیدت را بکار ،

و معجزه هایت را درو کن ... !

ممنون

پونی دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1397 ساعت 05:15 ب.ظ

درخت طنزتان پایدار که ریشه در خاک مردم طناز مون داره!

مخ لسیم

نسیم دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:24 ب.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

منم انار دوس ندارم مگر شیرین باشه

اونجا پیدا میشه؟

رها دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1397 ساعت 01:12 ق.ظ

هیچی دیگه کارتون رو کردین تموم شد!
تبعیض ب‌ این بزرگی !

!

نیلو یکشنبه 9 دی‌ماه سال 1397 ساعت 06:41 ب.ظ http://nil-nil.blogfa.com

فقط شماره 11
خب عسل راست می گه مگه میشه یه میوه بهشتی رو دوست نداشت!

خنده تون مستدام
واقعا

رها یکشنبه 9 دی‌ماه سال 1397 ساعت 04:40 ب.ظ

من جدی گفتم اما

خب حالا من چکار باید بکنم؟

رها یکشنبه 9 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:16 ق.ظ

من دیگه اینجا نمیام چرا جواب من و نمیدین

جلو مردم؟ وا

خانم دکتر تمام وقت شنبه 8 دی‌ماه سال 1397 ساعت 11:01 ب.ظ http://Harfhayedivane.blog.ir

من یه مریض داشتم اومد گفت بچمو اورده بودم پیشت خوب نشده بعد معلوم شد دوماه پیش برده بود پیش اون یکی خانم دکتر مرکز...اون لاغر و بوره من چاقم و مشکی

عجب!

حسنا شنبه 8 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:53 ق.ظ http://chemiophile.mihanblog.com

شماره ۲ : من خودمم همیشه همینجوری آدرس میدم :))))) ریا نشه البته
شماره ۴ خیلی غمناک بود. واقعاً وقتی پول نیس نیس دیگه. :(
امیدوارم مادرتون بهتر بشن، هرچند پذیرش یه حقایقی برا ما سخته همیشه.

عجب!
واقعا
ممنون

شیرین شنبه 8 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:57 ق.ظ http://khateraha95.blogfa.com/

واقعا خسته نباشید
خدایی این عسل بانو همه خستگیهاتو در میاره ها
خدا حفظش کنه
دکتر جان یه سوال ارتیرومایسین برای بچه دو ساله فقط روز باید بدم؟

ممنون
باز هم ممنون
اریترومایسینو که من معمولا هر شش ساعت میدم اما آزیترومایسین روزی یک بار

تازه وارد شنبه 8 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:16 ق.ظ

سلام وقت به خیر
امیدوارم حال مادرتون هر روز بهتر بشه ممکنه بفرمایید پزشک آنکلوژیستشون کی هست؟
ممنون

Atena جمعه 7 دی‌ماه سال 1397 ساعت 10:53 ب.ظ

سلااام*
مورد٥وای خیلی باحال بودشماخندتون نگرفت همون لحظه؟!
واسه مورد٤چیکارکردین!!؟
١٢:پیرمرده رونمیفهمم!
واااای چقدادم سرماخورده دیدین فک کنم ازهرچی آدم سرماخورده است خسته شده باشین!!!
٧:فک کنم شماازاون دکترمهربوناییدکه نظربیماربراش مهمه *

سلام
دیگه یاد گرفتم خودمو کنترل کنم

شالیزه جمعه 7 دی‌ماه سال 1397 ساعت 09:22 ب.ظ

وای وای عزیز دلم عسل نازنین.
انگار همین دیروز بود عکسای اولین تولدشو تو وبلاگ آنی جون دیدم...
حالا دیکته مینویسه خوشگل خانم❤❤❤
سالم و خوش باشین الهی

شما لطف دارین ممنون

رها جمعه 7 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:35 ب.ظ

کلا اصرار دارین سطح ای کیو دکترای زن رو به ما بگین!
الان ۷ ساله میخونمتون این سطح ای کیو دکترای زن تغییر نکرده نکرد !!!

مهربان جمعه 7 دی‌ماه سال 1397 ساعت 08:28 ق.ظ http://daneshjoyepezeshki.mihanblog.com


سلام بر نوکر مردم
ما نوکر شماییم استاد
گاهی وقتا که مریضا همچین چیزایی میگن دنبال یه دوربین میگردم توش نگاه کنم

مخ لسیم دکترجان
دقیقا

رها جمعه 7 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:29 ق.ظ

قدش چقد بود؟

قد کی؟ آهان اون خانمه؟
بلند بود اما نه خیلی بلند!

رها جمعه 7 دی‌ماه سال 1397 ساعت 02:27 ق.ظ

اینا ک برای سرماخوردگی میان دکتر فازشون رو درک نمی‌کنم اصلا

خیلی شون که بیشتر از یک بار میان
تا پنی سیلین هم نزنن خوب نمیشن

چیکسای پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1397 ساعت 06:13 ب.ظ http://354515mdm.blogfa.com

آها متوجه شدم ممنون ..من فکر کردم چون کامنت روز قبل رو تایید کردم روز بعد همون کامنت رو با تیک خصوصی گذاشتید که متوجه بشم اون اولی رو نباید تایید میکردم ..چون بعضی از دوستان نمیخوان گاهی بعضی از کامنتهاشون تایید بشه و یادشون میره تیک خصوصی رو بزنن و بعد درخواست میکنن کامنتشون رو پاک کنم فکر کردم اینم از اون موارد بود ...و با عذرخواهی زیاد کامنت اولتون رو بخاطر همین پاک کردم ..
.......
برای مادرتون از صمیم قلب دعای سلامتی میکنم

خواهش میکنم
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد