جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

لنگه کفش دوم

سلام

آزمایش آخر مامان یه مقدار مشکل داشت. رفته بود پیش دکترش که براش سونوگرافی نوشته بود.

دیشب داشتم پست جدید خاطراتو مینوشتم که خبر رسید به خاطر مشکلاتی که توی سونوگرافی بوده دکتر دوباره شیمی درمانیو شروع کرده و کلا حالم گرفته شد.

انشاالله پست جدید تا چند روز دیگه و وقتی خیالمون یه کم راحت تر شد.

نظرات 40 + ارسال نظر
ریزوریوس چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 01:46 ق.ظ http://risorius.blog.ir

خیلی سخته. امیدوارم حالشون بهتر شه

ممنون

هانیه(تنهاییِ ماه) شنبه 29 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 04:01 ب.ظ http://hanjan517.blogfa.com

همانطور که خودتون میدونید "مادر" نعمت بزرگیه..
امیدوارم خدا سالیان سال براتون حفظش کنه..

بله میدونم
من‌ هم امیدوارم

امیلی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.shahrghese.blogsky.com

سلام خوبید ایشالا مامان سلامتی شون رو بدست میارن ساختن خونه به کجا رسید اما خونه کلنگی مان را ارزون می دادیم می خریدید کی ازشما بهتر خونمون قابلی نداره ..... من داستان چه هاتون خوندم داستان توماس وایت عالی بود من هم داستان سرشار آشغال پست جدیده خوشحال می شم سر بزنید نظر یادتون نره

سلام
ممنون
همچنان مشغولیم
خونه شما توی ولایت ماست آیا؟

دکتر قهوه ای شنبه 29 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 02:03 ق.ظ

بابت بیماری مادر عزیز خیلی ناراحت شدم و امیدوارم خیلی سریع بهبودی کامل حاصل کنند. اگر کاری از من برمیاد هم درخدمت هستم.

سلام
چه عجب از این طرفها
ممنون از لطف شما

کارمند ایرلاین شنبه 22 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 04:50 ب.ظ

ان شاالله به حق این روزهای عزیز و صاحبش (علی ابن موسی الرضا(ع) ) خودش مادرتون رو شفا بده . هروقت حرف شیمی درمانی مادرتون میشه تنم میلرزه و دلم میگیره . یاد ایامی که مادرم شیمی درمانی میشد می افتم و قلبم میگیره .

از لطف شما سپاسگزارم

دکتر تمام وقت پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 09:55 ق.ظ http://Harfhayedivane.blog.ir

ایشالا که زودتر کاملا خوب بشن

سپاسگزارم

مینا چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 08:36 ق.ظ

کانال تلگرام اقای تک دهقان
https://t.me/ghasemtakdehghan

ادرس و شماره تلفن گذاشته باید حضوری برین با مدارک پزشکی
البته ایشون پزشک نیستن ولی داروی سرطان ساختن و ایران کمکش نکرد و یک کشور خارجی قراره داروش رو تولید کنه

باز هم ممنون از لطف شما

مینا چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 08:35 ق.ظ

https://t.me/ghasemtakdehghan

این کانال تلگرامش هست ایشون داروی سرطان ساخته و خیلی ها درمان شدن ولی ایران کمکش نکرد و قراره داروش رو یک کشور خارجی تولید کنه
امیدوارم مدارک مادرتون رو ببرین و دارو ازش بگیرید و شفا پیدا کنند

فکر کردم تو استان اصفهان باشید یکی از شهرستانهاش

ممنون از لطف شما

مینا دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 03:07 ق.ظ

سلام من 4 سال و نیمه ساکن اصفهان شدم و خیلی سالم بودم ولی از وقتی وارد این شهر شدم انواع و اقسام بیماریا رو گرفتم و بنظرم بخاطر اب و هوای خشک این شهره ..که مردمش ام اس و تومور مغزی و انواع سرطان و کچلی و همورویید و بیماریای پوستی رو دارند
استان کرمان هم همینطوره و اکثر ساکنانش سرطان لنفوم و تومور دارند البته هم میشه گفت بخاطر مصرف نکردن غذاهای دریایی و لیمو و خرماست و اب و هوای خشک و پارازیت ها و نیروهای هسته ایی اطراف این شهرها ...
امیدوارم از این شهر برم
ولی در مورد مادرتون یک شخصی هست که ادعا میکنه داروی سرطان رو ساخته تو برنامه ماه عسل هم اوردنش به اسم مهندس تک دهقان تو اینترنت سرچ کنید تلگرامش رو من دارم تو نت هم تلگرامش رو میتونید پیدا کنید و برین دارو رو ازش بخرید تو یکی از روستاهای کرج هستش

سلام
ممنون از لطف شما اما ما اصلا ساکن اصفهان نیستیم

رافائل شنبه 15 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 07:20 ب.ظ http://raphaeletanha.blogsky.com

سلام.
ان شاءالله مشکل هرچه زودتر برطرف بشه.
خیلی بده که آدم خودش دکتر باشه و عزیزش به درمان نیاز داشته باشه و ....

سلام
ممنون
واقعا

اسحاقی جمعه 14 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 10:06 ق.ظ

سلام دکتر خوبین؟ مادر بهترن ؟
الان دیدم پستو ناراحت شدم ان شالله به زودی سلامتی کاملشون و بدست بیارن ..
مامانا تو زندگی خیلی زحمت کشیده و رنجیده ان حقشون نیست درد بکشن من خودم شبا که مامان از درد ناله می کنه دلم ریش میشه ...
ان شالله همیشه با لب خندون و دل شاد سایه مادرامون بالا سرمون باشه ...
دعا می کنم تنها صدای بلندی که تو خونه تون میاد صدای خنده های از ته دلتون باشه ...

سلام
ممنون از لطف شما
من هم امیدوارم

امیر پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 10:03 ب.ظ http://yahazratzahra.blogfa.com

با آرزوی سلامتی...

ممنونم

ساناز سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 07:48 ب.ظ http://sanaz2020.blogsky.com

سلام
انشالله مادر بهتر بشن.

سلام
ممنون

یک عدد مامان سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 01:28 ق.ظ http://kidcanser.blogsky

مادر بهترن انشالله؟

خداروشکر

ابانا سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 12:47 ق.ظ http://med84.blogfa.com

به امید سللمتی ماور و خبر های خوب شما

سپاسگزارم

منجوق دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 11:51 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

منتظر پست بعدی با خبر خوب هستیم

ممنون
چشم

دریا دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 12:12 ب.ظ http://dailyme1999.blogfa.com

امیدوارم که حالشون خیلی بهتر بشه

ممنونم

مهربانو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 05:32 ب.ظ http://baranbahari52.blogsky.com/

برای عافیت مادر خیلی دعا می کنم ان شالله خیلی زود همه چیز روال عادی بگیره

سپاسگزارم

نیلو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 03:48 ب.ظ http://nil-nil.blogfa.com

با امید بهبودی مادر... امیدوارم هرچه زودتر خوب بشن.

سپاسگزارم

راتا یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 12:29 ب.ظ http://dokhtarikhakestari.blogfa.com

سلام اقای دکتر روزتون بخیر....
مادر بهترند؟ ارزوی بهبودی و شفای عاجل دارم واسشون

سلام
ممنون

کامشین جمعه 7 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 08:19 ب.ظ http://kamsin.blog.ir

احتمالا پیغامم تکراری است، اما در غیر این صورت خواستم عرض کنم که نگران نباشید و با خانواده همینطور پشت و پناه هم باشید. یک جفت کفش هم دو تا لنگه داره، پس انشالله این ضربه را که دفع کردید، کفش یا لنگه کفش دیگری در کار نخواهد بود.

من هم‌ امیدوارم
از لطف شما سپاسگزارم

مطهره جمعه 7 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 07:57 ب.ظ

دعاگو هستیم...

و ما هم محتاج دعا

واگویه جمعه 7 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 07:16 ب.ظ

ان شاء الله بهتر بشند

ممنونم

pony جمعه 7 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 01:47 ب.ظ

آرزوی شفای عاجل دارم براشون

ممنون

لیلا جمعه 7 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 12:05 ق.ظ

انشاالله به زودی با پست جدید و خبرهای خوش

سپاسگزارم

زهرا پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 06:03 ب.ظ

امیدوارم مساله مهمی نباشه

من هم امیدوارم

نسرین پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 11:52 ق.ظ

سلام. شرایط سختی دارید. ان شاء الله اوضاع بهتر بشه.

سلام
ممنونم

عاطفه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 02:09 ق.ظ

خدا کمک تون کنه
خیلی متاسف شدم
انشالله به خیر بگذره
راستش مشخصه حالتون چقدر گرفته است
به خاطر اینکه در حالت عادی اصلا همون دفعه اول جوابی که به رها مینوشتین منجر به توضیح ایشون نمیشد
من عاشق این سعه صدر شما هستم
و الان کاملا فشار عصبی رو میتونم از نوشته هاتون حس کنم

امتحان الهی برای همه هست متاسفانه الان خانواده خودم درگیر هست و به شدت نگران وضعیت همسرم هستیم

امتحان الهی که ای کاش ختم به خیر بشه

از لطف شما ممنونم
من هم امیدوارم

زرین پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 01:09 ق.ظ http://zarrinpur94.blogfa.com

همسر برادر منم در این وضعیت هست .بهبودی نسبی وبرگشت بیماری..البته مال اون دلیلش اینه که بدنش به داروها حساسیت نشون میده ونمیتونه کامل دریافت کنه دارو را..امیدوارم به زودی با پست جدید بیایید.
امروز هم همسرم دچار سانحه شدو بردیم بخش سوختگی بستری کردیم وتازه از بیمارستان برگشتم.
برای سلامتی همشون دعا میکنم

متاسفم
توی بخش سوختگی بودم خوشبختانه نه به عنوان بیمار یا همراه بلکه به عنوان دانشجو
هنوز بوی داغ سوختگی توی ذهنمه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 12:16 ق.ظ

ببخشید آقای دکتر

نه بابا
خواهش میکنم

رها چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 11:16 ب.ظ

ای بابا
من کجا منظورم این پستا بود آخه!
بیخیال آقای دکتر...
مسلما چیز خاصی نیست... تو پست بعدی میبینیم ک نوشتید همه چیز خوب پیش رفته ...

خواهش میکنم
پیش میاد

طیبه چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 11:08 ب.ظ

سلام دکتر مهربون
شنیدم دعا از زبون بیماران درد کشیده بهتر و زودتر مستجاب میشه
به نظر خودم علیرغم روسیاه بودنم هم دردم زیاده هم رنجم،اما برای زودتر بهبود یافتن مامان مهربونتون ، رو به قبله می شینم و بانوی بزرگوار شهرمون رو واسطه قرار میدم پیش خداوند و ازش می خوام خیلی خیلی زود مامان خوشگلتون خوب بشند.آمین

سلام
از لطف شما بی نهایت سپاسگزارم
خواهشا شکسته نفسی نفرمایید

[ بدون نام ] چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 09:21 ب.ظ

سلام دکتر چرا بعضی آدمها همدردیشون هم نمک به زخم پاشیدنه؟

سلام
وااااااااااااای
یه جر و بحث جدید!

رها چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 07:51 ب.ظ

ب هر حال بیمار و اطرافیانش رو درک نمیکردید

از بین حدود صد مریض یکیشونو توی وبلاگ میگذارم اون هم مواردی که حرفها و رفتارهای غیر معمول دارن
طبیعیه که برخوردم با این حرفها هم غیرمعمول باشه
اما نه همون موقع و با خودشون

رها چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 07:50 ب.ظ

تو کامنتا ...

توی کامنتها یه چیزه
برخورد واقعی توی مطب با مریض و همراهانش یه چیز دیگه

M.f چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 06:17 ب.ظ http://mrmfarsi.blogfa.com

سلام دکتر
ایشالا ک مشکلی نیست و خیلی زود پست میذارید

سلام
امیدوارم
ممنون

رها چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 03:25 ب.ظ

ن نمیکنید آقای دکتر! خودم شاهدش بودم... مخصوصا همراهاشون رو

شاهد بودین؟

نسیم چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 02:24 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

سلام
خیره به امید خدا

سلام
امیدوارم

رها سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 11:06 ب.ظ

امیدوارم حالشون خوب بشه
و شما درس بزرگی گرفتید ... من بعد بیماراتون رو درک میکنید...

ممنون
من همیشه درکشون میکنم وگرنه هر روز ده تا دعوا داشتم

زرگانی سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 04:34 ب.ظ

سلام. عنوان پست رو که دیدم خیلی ناراحت شدم. ان شاالله خدا به مادر بزرگوار سلامتی و به همه شما صبر و تحمل بده. استرس این رفتن و برگشتن بیماری واقعا آدم رو زجرکُش میکنه. اما چاره ای جز صبر نیست. برای سلامتی ایشون دعا می کنیم.

سلام
ممنون از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد