جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

یه پست نامربوط

پیش نوشت: 

سلام 

این پست (البته به جز پی نوشت هاش) رو برای سپید فرستاده بودم که چاپ شد. بعد هم از دوست خوبمون دیادیا بوریا که مطلب به ایشون مربوط میشه اجازه گرفتم که توی وبلاگم بگذارمش امیدوارم خوشتون بیاد: 

دوستی اینترنتی دارم که بعد از اینکه در ایران در امتحان کنکور در رشته ای که دوست داشته قبول نشده بار سفر بسته و راهی دانشکده پزشکی یکی از کشورهای اروپائی شده و در آنجا در رشته پزشکی تحصیل نموده است. پس از چندی هم در همان کشور با یکی دیگر از دانشجویان که اهل کشوری ثالث بوده ازدواج کرده و پس از فراغت از تحصیل در آزمون پذیرش دستیاری در همان کشور (که بنابر توضیحات ایشان بسیار ساده تر از امتحان دستیاری در کشورمان است) شرکت و در رشته مورد علاقه اش (زنان و زایمان) پذیرفته شده و هم اکنون درحال گذراندن دوره رزیدنتی است. و با توجه به مشکلاتی که برای مردان برای کار در رشته زنان در کشورمان وجود دارد هیچ بعید نیست که پس از پایان تحصیل در همان کشور باقی مانده و یا راهی کشور همسرش گردد (همکار دیگری را میشناسم که پس از سالها هنوز اعتبار مدرک زنانش که از کشور دیگری دریافت کرده تائید نشده است).

ایشان در یکی از آخرین پستهای وبلاگشان توضیح داده اند که در بیمارستان تصادفا متوجه مراجعه یک بانوی توریست ایرانی میشوند که برای درمان به بخش زنان مراجعه کرده و به دلیل عدم تسلط به زبان آن کشور و زبان انگلیسی در دادن شرح حال با مشکل روبروست، پس به کمک ایشان رفته و پس از گرفتن شرح حال و به هنگام شروع معاینه، زن ایرانی از ایشان درخواست میکند تا از اتاق خارج شود و معاینه را به پزشک مرد دیگری که در آنجا حاضر بوده بسپارد.

در این ماجرا (به نظر من) دو مطلب اصلی وجود دارد که به آنها اشاره میکنم:

1.      آزمونهای بسیار دشوار ورودی (اعم از کنکور و امتحان دستیاری و ...) در ایران و شمار بالای افراد شرکت کتتده در این آزمونها به نسبت تعداد مورد پذیرش، و تلاش برای برگزیدن بهترین افراد تنها با برگزاری امتحانی چند ساعته سالهاست که باعث بروز مشکلات زیادی در کشورمان شده است، از مختل شدن دست کم یکساله زندگی عادی افراد شرکت کننده در این آزمون تا انواع تقلبها و خرید و فروش سوالات و ...

گرچه سالهاست که مسئولان وعده حذف کنکور را میدهند اما مشخص نیست که آیا این وعده سرانجام به واقعیت خواهد پیوست یا نه؟

و اما اینکه آیا این درست است که فردی که در کنکور ایران پذیرفته نشده راهی کشوری دیگر شود و با پرداخت مبالغی وارد دانشگاه و رشته مورد نظر خود گردد؟

به نظر من بله. چرا که سالهاست پذیرش دانشجو در بسیاری از کشورها به همین شیوه انجام میگردد و هیچکس هم شکایتی از این نظر ندارد. و اما درمورد ایرانیان در این دانشگاهها هم گرچه شاید افرادی باشند که هیچگونه دغدغه مالی نداشته باشند و بتوانند به سادگی شهریه های مورد نظر را پرداخت نمایند (که اینگونه افراد معمولا خودشان را برای ورود به پزشکی اینگونه به زحمت نمی اندازند!) بسیاری از دانشجویان خارج از کشور وضعیت اجتماعی و اقتصادی مانند بیشتر مردم دارند و برای پرداخت هزینه ها و شهریه ها دچار مشکل میگردند. ضمن اینکه هیچکس به صرف پرداخت شهریه ها و دیگر هزینه ها قادر به دریافت مدرک نیست و در بسیاری از موارد گذراندن واحدهای درسی نیازمند انجام کارهای عملی و دشواریهای فراتر از دانشگاههای ایران است تا جائی که برخی از دانشجویان درس خود را نیمه کاره رها میکنند. ضمن اینکه صرف حضور و چند سال زندگی در خاک یک کشور بیگانه باوجود جذابیتهای ظاهری در روزهای نخست مشکلات عدیده ای دارد که اکثر آنها برای افرادی که چنان زندگی را نگذرانده اند قابل درک نیست.

2.      چرا باید یک بیمار زن ایرانی معاینه توسط یک پزشک مرد خارجی را به معاینه توسط یک پزشک مرد هموطن ترجیح دهد؟

باتوجه به اینکه هردو پزشک مرد بوده اند، جنسیت نمیتواند ملاک انتخاب بوده باشد. ضمن اینکه پزشک ایرانی مسلمان هم بوده و طبیعتا بیشتر از آن پزشک خارجی و غیر مسلمان درهنگام معاینه رعایت شئونات لازم را در نظر خواهد داشت.

باتوجه به اینکه هردو این افراد در یک دانشکده درس میخوانده اند فرض کمک گیری از پزشک باسوادتر هم منتفی است. از سوی دیگر این احتمال که این دو نفر در آینده در خاک ایران بار دیگر با یکدیگر ملاقات کنند هم آنقدر ضعیف است که اصولا قابل ذکر نیست (و حتی در این صورت هم دلیلی برای عدم اجازه معاینه نمیشود).

من خیلی در این مورد فکر کردم و درنهایت به این نتیجه رسیدم که شاید علت این مسئله، دستور مسئولان محترم وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی باشد که از چند سال پیش حضور پزشکان مرد را در دوره دستیاری زنان و زایمان ممنوع نموده اند (دستوری که به گفته دوست اینترنتی من حتی تعجب پزشکان مرد مسلمانی را که در آن کشور شاغل و یا درحال تحصیل هستند برانگیخته است). همان دستوری که باعث میشود دوشیزگان و بانوان پزشک ایرانی که در آزمون دستیاری شرکت میکنند علاوه بر آنکه اکثرا مسئولیت اداره زندگی را برعهده ندارند و از سوی دیگر ضرب الاجلی چون اعزام به خدمت سربازی را درپیش روی خود نمیبینند طبیعتا با خیال آسوده تری درس میخوانند، و علاوه بر آنکه سالهاست (معلوم نیست به کدام دلیل) از سهمیه ظالمانه خانمها هم استفاده میکنند (و بالاخره معلوم نیست که این سهمیه حذف خواهد شد یا خیر؟)، با توجه به بی رقیب بودن در رشته ای ماژور همچون دستیاری زنان و زایمان باز هم امکان بیشتری برای ورود به دوره دستیاری دراختیار دارند.

هیچ بعید نیست اگر آن بانوی ایرانی نزد خود فکر کرده باشد که وقتی پزشکان مرد ایرانی افرادی هستند که حتی دولت خودمان هم به آنها اعتماد ندارد و اجازه ورود به رشته زنان و زایمان را به آنها نمیدهد، چرا من باید به آنها اعتماد کنم و اجازه معاینه به یکی از آنها بدهم؟

واما در اینجا پرسش دیگری به ذهن میرسد که: آیا فقط در رشته زنان و زایمان است که احتمال بروز مشکلات اخلاقی وجود دارد؟ آیا احتمال بروز مشکل برای یک پزشک مرد در سایر رشته های تخصصی و یا حتی یک پزشک مرد عمومی وجود ندارد؟ و آیا این قانون نوعی توهین و نشانه عدم اعتماد به پزشکان مرد ایرانی نیست؟

من هرگز ادعا نمیکنم که درمیان پزشکان هیچ فرد دچار فساد اخلاقی وجود ندارد. ولی مطمئنم اکثر قریب به اتفاق پزشکانی که پیش از آغاز کار خود سوگند خورده اند که تمامی بیماران را به چشم اعضای خانواده خود ببینند هرگز حاضر نیستند اعتبار اجتماعی و راه ممر درآمد خود را فدای لحظه ای لذت زودگذر نمایند.

برای هر پزشک مرد در هر رشته ای پس از زمانی بسیار کوتاه از زمان آغاز به کار دیدن و معاینه بیماران زن به امری کاملا عادی بدل میشود همچنانکه سالهاست پزشکان زن نیز درحال معاینه بیماران مرد هستند و مشکلی از این نظر نداشته اند.

مسئولان محترم وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی!

حتما شما هم قبول دارید که پزشکان مرد متخصص زنان و زایمان که از سالیان گذشته به کار مشغولند همچنان دارای بیماران فراوان هستند و باوجود ممنوعیت چندین ساله شما هنوز بسیاری از زنان به این پزشکان اعتماد بیشتری نسبت به پزشکان همجنس برای مراجعه و درمان بیماریشان دارند.

من قصد توهین به دوشیزگان و بانوان همکار را ندارم اما باور کنید در رشته ای همچون زنان و زایمان که گاه لحظه ای درنگ در گرفتن تصمیم درست میتواند به قیمت از دست رفتن جان یک (و گاهی دو) نفر تمام شود، حضور پزشکان مرد به دلیل قدرت بدنی و شجاعت ذاتی بیشتر میتواند مفید باشد.

در کتابهای رفرانس زنان تقریبا در تمامی جنینهای بریج و حاملگیهای دوقلو توصیه به انجام زایمان طبیعی شده است، ولی چند درصد از متخصصان زنان فعلی کشورمان هستند که با مشاهده چنین افرادی فورا دستور زایمان به روش سزارین را صادر ننمایند؟ آیا این امر از محتاط تر بودن زنان (که البته ودیعه ای الهی در آنان است) ناشی نمیشود؟

آیا هنوز زمان تصحیح اشتباهی چون ممنوع کردن ورود پزشکان مرد به رشته زنان و امکان ایجاد آزادی انتخاب بیشتر و عادلانه تر کردن آزمون دستیاری فرانرسیده است؟ 

پی نوشت: توی مراسم چهلم مادر بزرگ گرامی بود که «عماد» منو صدا کرد و گفت: بابا اگه من هم بمیرم میای سر قبرم؟ گفتم: حالا از کجا معلوم که خودم اون موقع زنده باشم؟ 

یه فکری کرد و بعد گفت: باشه اگه من مردم تو بیا سر قبرم اگه تو هم زودتر مردی من میام سر قبرت و دیگه با مامان زندگی میکنم. وقتی مامان هم مرد با فامیلهامون و وقتی همه اونها هم مردند میرم توی اونجا که بچه های تنها رو نگه میدارن و دیگه ازدواج نمیکنم. 

گفتم: حالا چرا ازدواج نمیکنی؟ گفت: آخه میگن اونجا پسرها و دخترها از هم جدا هستند!!! 

گفتم: خوب وقتی بزرگ شدی از اونجا میائی بیرون میری سر کار و ازدواج میکنی. با خوشحالی گفت: جدی؟ واقعا میشه؟! 

کمی که راه رفتیم رسیدیم به سنگ قبر یه ارتشی که هنوز نصبش نکرده بودند و آرم جمهو.ری اسلامی. هم بالاش بود. «عماد» باز صدام کرده و میگه: این سنگ قبر مال اینه که اگه دشمن حمله کرد و همه کشورو نابود کرد بگذارن روی خاک کشورمون؟ گفتم: نه. 

گفت: پس اگه دشمن کشورمونو خراب کرد چکار میکنیم؟ گفتم: دوباره میسازیمش! یه فکری کرد و بعد گفت: چه جالب! فکرشو نکرده بودم!!

نظرات 68 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 09:56 ب.ظ

دوشیزگان و بانوان پزشک ایرانی؟؟؟؟؟ زنان پزشک ایرانی می گفتین بهتر نبود؟ مثل این می مونه که ما بگیم پزشکان پسر و مرد ایرانی؟

فرمایش شما هم منطقیه

مسلمان یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 06:10 ق.ظ

سلام نگاه عادی به نامحرم باعث نمیشه حکم اسلام و حرمت نگاه به نامحرم عوض بشه تازه همین عادی سازه اشاعه گناه هست که خودش گناهی دیگر باید زنان به زنان مراجعه کنند ومردان به مردان از نظر عقل ودین واخلاق

سلام
ممنون از نظرتون
ولی من باز هم مرد ایرانی رو محرم تر از مرد خارجی میدونم

G جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 05:19 ب.ظ

پزشک محترم، منم از ظرز فکر شما تعجب می کنم....
نمی دونم دلیل اون خانوم برای چنین انتخابی چی بوده، اما بر طبق دستور اسلام (اگر براتون مهمه) مسلما "نباید" هیچ مردی در هنگام زایمان زن حضور داشته باشه و برای سایر معاینات هم در صورت نبود پزشک زن، فقط در حد ضرورت اشکالی نداره.
چیزی که برای عده ای عادی شد، به این معنی نیست که اشکالی نداره....

دوست عزیز
من بیشتر از طرز فکر شما تعجب میکنم
مطمئنا چنین مسئله ای برای آقایون خارجی عادی تر از آقایون ایرانیه
شما قبول ندارین که پزشک هموطن ما مسائل اخلاقی رو بیشتر از آقایون همکار خارجیشون مراعات میکردند؟
اگر هم منظور شما بحث ممنوعیت ورود آقایون به رشته زنان بوده بهتر نیست گرفتن تصمیم در این مورد به خود مردم واگذار بشه؟
تا کی باید بعضی ها به جای مردم تصمیم بگیرند حتی در این مورد که چه پزشکیو انتخاب کنند؟
ظاهرا که اخیرا مسئله داره از بیماری های زنان به سونوگرافی هم تسری پیدا میکنه

افسانه پنج‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 05:40 ب.ظ

من بهتون گفتم که شب ها مطالبتون رو می خونم و از اول شروع کردم و واقعا از خوندنشون لذت میبرم. مخصوصا خاطرات از نظر خودم جالب که چقدر به نظرم این مردم ساده و دوست داشتنی هست. چند باری هم شده که نصف شبی کلی خندیدم.
بعضی از پست هاتونو واقعا دلم نمیاد نظر نذارم، و همون موقع براتون نظر میذارم، اشکالی که نداره،
از اینکه انقدر واسه خواننده هاتون براتون مهمند و زود به زود جواب کامنت هاشونو میدین خیلی خوشحالم می کنه ،

شما لطف دارین
چه اشکالی ممکنه داشته باشه آیا؟
خواهش میشود وظیفه است

افسانه پنج‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 08:40 ق.ظ

چقدر واقعا تاسف باره که اون خانم در حق اون دکتر ایرانی این کارو کرده.
من هم با نظر شما واقعا موافقم، مردها در رشته زنان و زایمان خیلی موفق ترن تا خانمها،
متاسفانه تو ایران بیشتر پزشک های زنان ،خانم ها هستن و به همین دلیل هست که امار سزارین هم زیاد شد، که حتی واسه ماها که از ایران دوریم و زایمان داشتیم . انجام دادن سزارین برامون مثل یک کابوسه و شاید واسه من اینجوری باشه
امیدوارم روزی برسه که همه چیز درست شه

ممنون از نظرتون
اما چطور اون پست عهد دقیانوسو پیدا کردین؟

ستاره سه‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام.نظراتتون منطقی بود.
فقط یه سواله که خیلی فکرمو مشغول کرده، چرا میگن فساد اخلاقی بین پزشکا و کلا کادر بیمارستان از همه مشاغل بیشتره؟؟؟
شما که توی اینکارید بیشتر خبر دارین.
شایعه ست یا حقیقت؟
من سال اول پزشکیم تا حالا چند نفر بهم گفتن باید مراقب خودت باشی که اله و بله...

سلام
من هیچوقت درصد نگرفتم که ببینم توی چه شغلی درصد این چیزها بیشتره
البته قبول دارم که وجود شرایطی مثل حضور شیفت شب کارکنان زن و مرد با هم توی محل کار توی رشته های پزشکی بیشتر از خیلی از رشته های دیگه است اما درنهایت باید قبول کرد که در هر رشته ای هم آدم خوب هست و هم آدم بد
اگه آدم اهلش باشه همه جا براش هست و اگه نباشه نیست

یک همکار پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 ب.ظ

سلام.در هر رشته ای باید گزینش درست از توانائی های فرد انجام بشه و این ربطی به جنسیت نداره .ما در هر رشته و شغلی نمونه هایی از زن یا مرد موفق را میتونیم بیدا کنیم.اگرچه قبول دارم از نظر آماری و تطابق با توانائیهای زنانه و مردانه مردها در برخی زمینه ها و زنان در برخی دیگر متبحر ترند .کاملا موافقم که رشته زنان نباید فقط در اختیار خانمها باشه و البته دلیل آن هم حق انتخاب بیمار میدونم .یعنی بیمار باید بتونه حق انتخاب داشته باشه که بزشکش رو انتخاب کنه .(حالا این اتخاب به هر دلیلی میتونه باشه فرهنگی اعتقادی جنسیتی قومی تبحر و دانش بزشک و.غیره.........)و خوب با این نگاه (دادن حق انتخاب به بیمار )دیگه نباید تعجبی باشه از کار اون خانم با دکتر ایرانی .خوب اون خانم هم حق انتخاب داشته دلش خواسته یک بزشک غیر هموطن معاینه اش کند (به هر دلیلی ) اگر ما مدعی هستیم باید بزشک زن و مرد در رشته زنان باشند و حق انتخاب رو به بیمار بدهیم بس حالا اون بیمار هم یک دکتر غیر هموطن رو انتخاب کرده این که همون حقی هست که داریم میگیم مریض باید داشته باشه (نمیشه که بگیم مریض حق انتخاب داره و باید دکتر مرد در رشته زنان هم باشه اما یک جای دیگه اگه مریض میخواد از حق انتخابش استفاده کنه قضاوتش کنیم .)ضمن این که ما جای اون خانم نیستیم که بدونیم دلیل ایشون چی بوده بس بهتره به انتخابش احترام بذاریم و قضاوتش نکنیم و گرنه بین ما و اونائی که با اختصاص دادن رشته زنان به خانمها حق انتخاب رو از بزشکان مرد و بیماران گرفته اند فرقی نخواهیم داشت .

سلام
در این ک اون خانم حق داشته یه پزشک خارجی رو انتخاب کنه که هیچ شکی نیست
این پست درمورد علت این کاره و اینکه چرا باید یه زن ایرانی چنین کاری بکنه
به هرحال ممنون از لطفتون

ف شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:12 ق.ظ

راستی به عماد جون بگو:

I love you

باشه
بگم کی گفت؟!

ف شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ق.ظ

نه من فکر میکنم منظور این خانمه این چیزا نبوده
ببین مثلا دختر خاله ی من ماما هست اما خواهرش که باردار بود موقع زایمانش به خواهرش گفت اصلا نمیخوام تو تویه اتاق زایمان بیای حالا چرا؟ چون از خواهره خجالت میکشه ولی از غریبه به علت غریبه بودنش خجالت نمیکشه
حالا بس ما باید بگیم دانش خواهره کمتر بوده یا خواهره هیز بوده
یا یه مثال دیگه خوده ما با اینکه داداشمون بهمون محرمه اما جلو داداشمون خییییییییییییییییلی خجالت میکشیم لخت شیم ولی با یه با غریب تر راحت تریم
تازه اون دوستتون باید کلی هم خوشحال باشه که اون خانمه اینطوری باهاش برخورد کرده منظور اون خانمه این بوده که من خارجکیا رو آدم حساب نمیکنم ولی ایرانی رو آره

شما گفتید بعد از یه مدت واسه دکترایه آقا عادی میشه ولی آیا واسه بیمار زن هم عادی میشه؟ به هرحال اون ناحیه نقطه ی حساس بدن زنه ناخودآگاه تحریک میششششششهمخصوصا اگه دکتره خوشگل باشه و .....البته من آدمه مثبتی هستما ولی واقعیتا رو باید گفت

نه به اولش که حرف از خجالت بود نه به آخرش که به تحریک و ... رسید
جل الخالق!

پزشک تنها جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:15 ب.ظ http://www.pezeshktanha.blogsky.com

سلام
خوبی دکتر
مملکت ما دیگه فقط همون سنگا که عماد گفت کم داره
فرهنگ عمومی ما بسیار عقب مانده شده و حتی از سوریه و بقیه کشورهای در پیت هم عقبیم
ترکیه و ...که جای خود دارند





سلام
ممنون
علتشو هم که میدونین چیه؟!

fifi جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:03 ب.ظ http://zanaane.blogsky.com

Doctor jan,man aslan ghasde taeed ya takzibe in ghaziye ro nadaram,vali benazaram aghayoon surgery ro kheili behtar az khanooma anjam midan,masalan hysterectomy ro khanooma ta 5 asal pish ke man boodam 2 nafari anjam midadan.
vali khob oon ghaziye tahsil dar ye keshvare dige,moteasefane too Iran takhasos khoondan faghat be hoosh va tasalot rabt nadare va khar khooni ham dakhile,yani age akherate zanan bashi, mard bashi va khar ham nazade bashi ke hich,khanoom bashi va khar nazade bashi hich chance nadari.
albate ghasdam toohin nist khoday nakarde be motekhassesin mohtaram.
kolli migam.

سلام
ممنون که ما رو بعد از مدتها قابل دونستین و ممنون از نظرتون

من(رها)! جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:57 ب.ظ

در ضمن خانوم مهسا باید بگم من پسر ندیده نیستم !!! و همینطور پزشک مرد ندیده که حالا بخوام چنین عقده های روانی ای داشته باشم...
فقط به این ایمان آوردم پزشکای مرد قدرت تشخیصشون خیلی بهتر از خانوماست اینم نظر شخصیه من تو اون کامنته دیگه نیازی نبود این همه شما تحت تاثیر قرار بگیرید...
باشه اصلا شما از هفت خوان اسفندیار رد شدی بقیه رشته ها شب خوابیدن صبح بیدار شدن مدرک کف دستشون بود...

حیف که وقت ندارم و فردا هم شیفتم وگرنه همین حالا باز هم آپ میکردم تا این پست فراموش بشه!

من(رها)! جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:50 ب.ظ

آقای دکتر من از شما فقط یه سوال دارم...
واقعا درسته وقتی من برای شما نظری می ذارم و روی صحبتم با شما هست و دارم نظر خودم رو درباره یه موضوعی می گم یه عده آدم بیان نظر من رو بخونن و اینجور بهشون بر بخوره و اینجور بی ادبانه جواب بدن...
من اگه ورور کردن خانوم هارو نمی دیدم هیچ وقت این جمله رو نمی گفتم برای خود من ۲ بار مشکلی پیش اومده بود که پیش همین دکترای خانوم رفتم و یه تشخیص و داروهای بیخود دادن که خب استفاده نکردم و وقتی رفتم پیش یه دکتره دیگه از نوع مذکر فقط برای همکاراش تاسف خورد...
فکر نمی کنم اگه کسی هم جای من باشه از این جماعت دل خوش داشته باشه
در ضمن اگه اینا به خودشون شک ندارن چرا یه جمله من انقدر بهشون برخورده...
هر چند از جمله شما که گفتین پس با کدوم خانوم دکترا بودی فهمیدم شما هم خوشتون نیومده ولی راستش من از اینا متنفرم بخاطر همون دو تا موردی که خودم دیدیم و موارد بسیاری که برای من نبودن ولی دیدم
واقعا فکر نمی کنم حرف بدی زده باشم...
شاید اگه رفتار دیگه ای داشتن من نظرم عوض می شد ولی با این طرز بیانشون واقعا دارم به فکر خودم ایمان می یارم...
اگه به خودشون شک نداشتن مطمئنم انقدر بهشون بر نمی خورد...
من واقعا تا حالا نشده برای یه کامنت اینهمه بحث کنم
شرمنده اینجا حوصله شما هم سر رفت...

نه درست نیست
نظر هرکسی برای خودش محترمه

مهسا(به رها) جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ

من دخترای زیادی رو دیدیم که پزشکای مرد رو ترجیح میدن.
رفتارشون متاسفانه برخورنده ست...درمان رو پزشک خانوم انجام داده و دخترخانوم از پزشک آقا تشکر میکنه...این مسلما به خاطر طبابت بهتر اون آقا نیست
عزیزم پزشکی یه رشته ی دانشگاهیه..آدم بودن رو تو دانشگاه تدریس نمی کنن...در ضمن مغایرتی هم با هم ندارن...ما از هفت خوان رستم رد شدیم تا به این جایی که الان هستیم برسیم...واسه همین حرفای امثال شما به کک کسی هم نمی گزه...

خوب این هم درست نیست اما بحث من کلا چیز دیگه ای بود

مهسا جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ب.ظ

دکتر راجب اینکه زن نمی خواسته هموطنش معاینه ش کنه...مسئله اینه که زنا روی چشم پاک بودن پزشکان غیر ایرانی بیشتر اعتقاد دارن تا پزشکان خودمون..ربطی هم به دین و ایمون نداره...شاید به خاطر فرهنگ مسلط بر جامعه هست...
نوشتی خانومایی که برا رزیدنتی می خونن مسئولیت و دغدغه ای ندارن..
یه مرد 27_28 ساله میتونه خیلی راحت تا سن 35_36 مجرد بمونه...اما یه دختر باید بین زندگی مشترک و تحصیلات یکی رو انتخاب کنه...این میشه که دخترای پا به سن گذاشته انقد تو پزشکی زیادن...اگر هم زندگیشو شروع کرده باشه که دیگه رسما گرفتار شده...
بماند از توهین ها وتحقیرهایی که از طرف مردان به رزیدنتهای زنان وارد میشه...
سهمیه خانوما رو هم دارن بر میدارن که خیال شماها راحت بشه...
ما وقتی داشتیم کنکور میدادیم و یه پسر با رتبه ی دو برابر ما همکلاسمون شد اعتراض نکردیم ولی جایی که برای اولین بار یه سهمیه ای برای زنا در نظر گرفتن داد مردا به آسمون رفت...بذارین همه سهمیه ها برای مدیران و شهدا و جانبازان باشه...

مگه من از اون سهمیه هائی که شما نام بردین دفاع میکنم؟
هر چیزی که رقابتو از فضای عادلانه اش خارج میکنه درست نیست

من(رها)! جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:58 ق.ظ

اتفاقا ممنون می شم این چندتا کامنت رو حذف کنید...!!!

شرمنده
من به ندرت کامنتیو حذف میکنم

پریس جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:32 ق.ظ

در هر حال ممنون از راهنمایی هاتون این دوتا کامنت قبلیم رو هم حذف کنید آخه فکر می کردم الان در دسترس هستین
خوشحالم که تو این چند روزه باهاتون آشنا شدم با شما و آنی جون و عماد عزیز بابت راهنمایی هاتون هم ممنون
وبلاگم کم کم داره راه میفته خوشحال میشم باهم تبادل لینک کنیم
موفق و موید و سرافراز باشید
خدا نگهدار

خواهش
چشم
اختیار دارین

پریس جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ق.ظ

سلام سلام 100 تا سلام
آره جوابتون کاملا منطقی و اصولیه
وممنونم از اینکه جواب دادین
اما من منظورم این بود که یکم رشته و کار پزشکی رو بیشتر بشناسم ببینم این همه ازش می نالن و میگن سخته، واقعا سختیش چه چیزهاییه؟ مشکلاتش چیان ؟
چون یه جا خوندم که در جواب یکی از دوستان گفته بودین«مگه عماد از رو نعش من رد بشه بذارم پزشکی بخونه» یا به خودم گفتین «نکنه خدای نکرده می خواین دکتر بشین » نمی دونم حالا شوخی بود یا جدی ؟؟
در هرحال ممنون که زودبه زود جواب میدین
فقط یه سوال :من یه سال دیگه درسم تموم میشه آیا ارزش داره دوباره برا کنکور بخونم و در سن 30 سالگی پزشک بشم ؟؟؟
آیا عمر و وقتی می مونه که بخوام تخصص بگیرم؟
من شرمندم این قدر سوال می کنما تورو خدا از دستم ناراحت نمیشین من اینقدر میام اینجا و سوال می پرسم؟؟(آخه اخلاقتون رو خیلی قبول دارم)
ایام به کام
بای

سلام
من ورود به پزشکیو بهتون توصیه نمیکنم حتی اگه ۱۸ سالتون باشه
به فرض که پزشک هم شدید
اول که باید برید طرح و بعدش هم به حال خودتون رها میشید
پزشک عمومی هم دیگه هیچ ارج و قربی نداره و ورود به دوره تخصص هم که کار حضرت فیله
امیدوارم یه مهندس خوب و موفق باشید

من(رها)! جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ

ای کاش یاد می گرفتیم تو حرف کسی نیفتیم
وای خدای من نمی دونستم یه جمله ی من این همه یکی رو می تونه بسوزونه
واقعا برات متاسفم...
آخه یه ادم چقد
دیگه ترجیح می دم هیچی تو این باب نگم چون دیگه حالت داره بهم می خوره از آدم فضول!!!

با شما هم هستما!
نکنه میخواین کامنتهاتونو حذف کنم؟

به رها ( یا ادم) پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ب.ظ

اتفاقا با این نوشتن ور ور کردن که توی جملتون بود معلومه تربیت و شعور خانوادگیت چقد جناب رها خانم
با این جواب بلند بالای بیخود و بی ربطی هم که نوشتی معلومه تا کجای خودت سوخته
نخیر خانم من پزشک نیستم ولی از حسادت تو که توی جمله ات نوشته بودی کلی خندم گرفته بود خانم ادم

ای بابا ول کنین دیگه شما هم!

فیاضی پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ب.ظ http://zvm.parsiblog.com

سلام

( درس اخلاق حاج آقا هالیوود در باب هنر اروتیک ! )

(عمامه هایی که امانت اند !)

( ببخشید ! شما عاشقید ؟ )

( ما تبهکارتریم یا ف.ا.ح.ش.ه ها ؟؟ )
...

با کمال افتخار دعوتید !

سلام
میرسیم خدمتتون

بهار پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:23 ب.ظ http://19-mordad.blogfa.com/

هیچی نگوآدرس رو یادم رفت بدارم
منو نداری داحل لیست حاطراتت

آهان
نه چرا باید داشته باشم؟

من(رها)! پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:02 ب.ظ

خانوم ... سر کوچمون!!!

مریم پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:00 ب.ظ http://maryamminevisad.blogfa.com

زمینه ی مطالعاتی ؟خوب هر کتابی که کمی تعریف ازش شنیدم و با عنوانش ارتباط دلی برقرار کرده باشم.....کتاب هایی مثل معجزه ی صصمیمیت...ایران فارما و فلاش کارت فرانسه

آهان
به هر حال خوش به حالتون که فرصت مطالعه دارین

من(رها)! پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:46 ب.ظ

جواب به همونی که جواب داد...
آخی عزیزم از قدیم گفتن کافر همه را به کیش خود پندارد...
اگه هم فرضا پرشک هستی باید بگم دیگه همه می دونن من از همون بچگی که همه می خواستن دکتر از نوع بیمارستانی باشن من دوست داشتم فقط یه آدم باشم...
آدم بودن خیلی سخت تر از پزشک بودنه!!!
البته فکر کنم تو انقدر درگیر این کلمه پزشک باشی که ...
در ضمن وقتی من دارم برای یکی از دوستان کامنت می زارم خیلی زشته شما سرتو بندازی بیای کانت منو بخونی بعدشم انقدر بسوزی که همه رو با خودت جمع ببندی و ندونی چی می گی...
اول طرفتو بشناس بعد درموردش حرف بزن عزیزم...
شما اگه یکم اعتماد به نفس داشتی اسمتو می نوشتی نه که بیای یه چیزی بگی و فرار کنی متاسفم برات
ببخشید آقای دکتر اگه تند حرف زدم...
فکر نمی کردم اینجا انقدر ادم فضول داشته باشه
ترجیح می دم خواننده خاموشتون باشم!!!
آخه می ترسم با بعضی کامنتام بعضیا بسوزن یه چیزی بگن منم یه چیزی بگم و کامنت دونیت ناجور بشه
بدرود می خونمتون ولی خاموش...
بازم متاسفم برات

خوب همونی که جواب داد
خیالت راحت شد؟!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ب.ظ http://www.pezeshktanha.blogsky.com

اون بالایی منم

آهان!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:59 ب.ظ

سلام دکتر خسته نباشی
شما یه نظری بده شاید رو این وزارت خونه اثر کرد خدا را جه دیدی

سلام
من که حرفمو زدم تا ببینیم اثر میکنه؟

بهار پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 ق.ظ http://19-mordad.blogfa.com/

وضعیت نظام آموزشی ما منطبق با نیازهای جامعه نیست بیشتر شبیه دکانه و" نه سوپر مارکت"


شرم و حیا وازه ای ست که به صورت ژن نسل به نسل منتقل می شه و کاربرد های نابه جای خیلی زیادی هم پیدا کرده و اون زن ا پزشک ایرانی رو با خودش در همون دایره بسته ذهنیش , قوم وخویش می دونسته " شک نکن جریان همینه !

احتمالا حق با شماست
متاسفانه

یه جواب به من (رها) پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:43 ق.ظ

گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیففففففففففففف

من جوابی ندارم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

من گفتم ا عرض پوزش!!!
منظورم خانوم دکترای اینجا نبودن!!![دماغ پینوکیو]S028

پس منظورت خانم دکترهای کجا بودن؟!

من(رها)! چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ب.ظ

<خوشحال میشم اگه هر کسی بتونه خودش به جای خودش تصمیم بگیره>
اقا ما هرچی فکر می کنیم مفهوم این جمله رو متوجه نمی شیم!!!

وا منظورم برای خودش بود خو!

مهم نیست چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ب.ظ

به نظر من همه دکتر ا سر وته یه کرباسن!
چه زن چه مرد فرقی نمی کنه اونادیگه مثل قدیم
طبیب نیستن که بشه بهشون اعتماد کرد!

وقتی برا یه موردساده سی تی و ام ار ای می خوان و آخرش هم میگن مال اعصابته بعدش که کنسر عمومی شد می فهمن که اهان بیماریتون خیلی پیشرفته اس و.....

راستش آقای دکتر به نظر من دکترها فقط ماشین شمارش اسکناس هستند وبس!

همه جا استثناء هست
خود شما توی هر شغلی که هستین هیچوقت یه آدم حریص ندیدین که فقط به فکر پول باشه؟

مریم چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:52 ب.ظ http://maryamminevisad.blogfa.com

به نکته ی خیلی ظریفی اشاره کردی
بعدشم راجع به جمله ی ورور کردن خانوم دکتر ها که یکی از دوستان گفتن باید بگم که : و خلاصه از این جور مسائل

ممنون
به اون دوستمون هم عجب جوابی دادی!

پریس چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ب.ظ

سلام
به به مارو باش فکر کردیم یه مشاور خوب گیر آوردیم که تجربه خوندن و کار کردن تو این رشته رو داره و دیگه با خیال راحت می تونم رو کمکش حساب کنم اما .....
چرا جرات نمی کنی؟؟؟؟؟؟
من اگه شناخت درستی داشته باشم راحتتر تصمیم می گیرم-الان مهندسی کامپیوتر می خونم ولی درسام هیچ ربطی به کامپیوتر نداره
از طرفی نگران بالا رفتن سنم هم هستم متولد 67 ام-(برا کنکور و اینا)-
اه اه اصلا نمی دونم چکار کنم کاش از آینده خبر داشتم
در هر حال ممنون از لطفتون
شب و روزتون قشنگ بای

سلام
خوب جرات نمیکنم دیگه
من که اولا از مهندسی سر در نمیارم
ثانیا این یه موضوع شخصیه و به تمایلات خود شما مربوط میشه چی بگم من آخه؟

من(رها)! چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:33 ب.ظ

یه چیزی بگم این عکس کناری که خودتونین خیلی شبیه دختراست!!!

بر خلاف حالا!

من(رها)! چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ http://nemidoooonaam.blogfa.com/

من که از بچگی تا به الان هرگز نمی تونم با پزشکای زن بسازم!!!
یعنی کلا به حرفاشون نمی تونم اعتماد کنم!!!حس می کنم بیخودی زیاد ورور می زنن!!!(با عرض پوزش) البته نباید از اینکه حس می کنن از یه سوراخی هم افتادن گذشت...
کلا من تو هر موردی پزشک مرد رو ترجیح می دم!!!
البته نمی دونم بده یا خوبه؟!
عماد هم سوالاش جدا جالبه!!!خوشمان می اد!!!

خوب این هم نظر شماست
خوشحال میشم اگه هر کسی بتونه خودش به جای خودش تصمیم بگیره

مریم چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ http://maryamminevisad.blogfa.com

اون نظر بالایی که بدون اسم بود من بودم

آهان!

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ

سلام.آره دقیقا .واقعا قضایا اونقدر بو داره که یه شبه یه اتفاقی که خودشون میخوان میفته.....

سلام
کاملا با شما موافقم

محمــــــــدجــــــــواد چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:14 ب.ظ

دکتر یادم رفت بگم این یارو وزیر بهداشت خودش متخصص زنان و مامایی هست...
خیلی حسوده دلش نمیخواد مردان ازاد باشن فقط می خوان محدودیت درست کنن

یعنی اینقدر؟
نه بابا فکر نکنم

رویا چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ب.ظ http://royaa22.blogfa.com

سلااااااااااام

ممنووووووون

یه مجله که چه عرض کنم.. سفرنامه است

مربوط میشه به کانون فرهنگی مسجد

کاغذی هم هست

یاعلی

سلاااام
خوااااهش
اختیار دارین
علی یارت!

پریس چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:51 ق.ظ http://نه ولي داره راه ميفته

سلام
ممنون از اینکه لطف کردینو جوابمو دادین
اول از همه بگم الهی قربون عماد برم از همین جا بوس بوس
چرا اتفاقا می خوام دکتر بشم یعنی آرزویی که در طول کل عمرم باهام بوده -در حال حاضر هم از تمام مشقت ها و دشواریهای این رشته و شغل با خبرم دارم از نزدیک می بینم که دوستام دارن چه زجری می کشن یعنی نمی دونم پزشکی برام یه آرزوی دست نیافتنی شده یا واقعا علاقه دارم ؟؟؟؟ بدجوری گیر کردم سر 2راهی که نه سر 100 راهی موندم چکار کنم من مثل بعضیا به فکر کلاس و اسم و رسم و درآمد بالا و ... نیستم فقط و فقط علاقه
مخصوصا که همین رشته مهندسی رو درست و دقیق انتخاب نکردم و چیزی نبوده که بهش فکر کنم و بعد تصمیم بگیرم گرچه همه میگن خدا خیلی دوسم داره و بهم لطف کرده که تونستم از رشته تجربی بیام و یکی از رشته های خوب ریاضی رو قبول بشم و یه جورایی یکهویی سرنوشتم از اینوری بره اونوری
نمی دونم
دیگه کم کم باید خودمو برای ارشد آماده کنم و باید یه تصمیم درست بگیرم
یا ارشد یا دوباره کنکور
که این تصمیم الان 4 ساله که هر از گاهی به فکرم میرسه و الان خیلی شدیدتر شده طوری که در طول روز تمامه فکرمو مشغول می کنه یا بهتره بگم هر دقیقه با هر دم و بازدم همش دارم تجزیه تحلیل می کنم که چه تصمیمی بگیرم
نهایتا به جایی نمی رسم و کلا به خدا سپردم
میترسم کلی تلاش کنم و بعدا بفهمم پزشکی اون طوری که من فکر می کردم نبوده - اون چیزی که من می خواستم نبوده
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد اون خانم هم من فکر می کنم حجب و حیا و خجالت باعث شده اجازه معاینه رو به اون آقای دکتر هموطن نده-مخصوصا که تو غربت یه احساس نزدیکی بیشتری نسبت به اون آقای هموطنش داشته که خب این باعث خجالت بیشتر میشه
ببخشید طولانی شد
شب و روزتون قشنگ
خداحافظ

سلام
پس مسئله جدیه!
چی بگم؟ بهتره خودت بشینی و کلاهتو قاضی کنی ببینی از زندگی چی میخوای؟
من جرات نمیکنم نظری بدم چون همه چیز به سلیقه و نظرات خودت بستگی داره
امیدوارم بتونی تصمیمی بگیری که بعدا پشیمون نشی

هدیه سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ب.ظ

سلام
واقعیت بود و تلخ...
آینده ی عمادو روشن میبینم فکر کنم نابغه شه!

سلام
بله متاسفانه
ممنون

زبل خان سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://zebelestan.wordpress.com

خوب کشور اروپایی دارم تا کشور....
وای عماد انسان را خل میکند..البته همه بچه ها همینن..پسردایی من خدا نکنه باهاش بشینی فیلم ببینی..باید هدف از کاری که انجام داد رو براش تفسیر کنی....

پس بفرمائید ما رسما خلیم دیگه!

صـُـب سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:12 ب.ظ http://drmorning.blogfa.com

نه من در مورد بقیه ی انواع سهمیه صحبت نکردم. ولی کلا از سهمیه دل خوشی ندارم، کار ندارم دلیل وجودش منطقیه یا غیر منطقی.

به هر حال ممنون از نظرتون

دکتر مانستر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:54 ب.ظ http://drmonster.blogsky.com

در مورد عماد فکر نمیکنم افسرده باشه
تو این سن بچه ها تازه میخوان بفهمن مرگ چیه
برای همین زیاد فکر و سوال میکنن
این خیلی خوبه...چون باید مرگ رو به عنوان یک واقعیت قبول کنن
اما حرفای عماد نشون میده که خیلی با هوشه!

و یه چیز دیگه:
دوستم که وبلاگ منُ میخونه و اتفاقآ وبلاگ شما رو هم از تو لینکام پیدا کرده و میخونه و خیلی هم علاقه مند شده... یه روز داشت نشریه سپید رو میخوند که با هیجان گفت:
هی ببین! ربولی حسن کور اینجا مطلب نوشته!

ممنون
سلام ما را خدمت ایشان ابلاغ فرمائید

خیالاتی سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ب.ظ

اون پستو یادمه تو وبلاگ دکتر خونده بودم
آدم متاسف میشد شاید چون اون خانوم اجازه داده بازم یه پزشک مرد معاینه ش کنه
در حرف گفتن پزشکی جنسیت نمیشناسه راحته ولی در عمل خیلی زمان میخواد تا این موضوع جا بیفته
حتی خود منم که بعضی مواقع از تساوی این دوتا حرف میزنم گاهی پزشک خانومو ترجیح میدم

من هم یادمه!
مسئله داشتن حق انتخابه

دکتر مانستر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ب.ظ http://drmonster.blogsky.com

سلام استاد!
این آقا عماد شما هم عجب بامزه است! فکر کنم باید امروز و فردا براش آستین بالا بزنید!
در مورد بهتر عمل کردن آقایون در رشته زنان من هم موافقم (گرچه ممکنه همجنسام خوششون نیاد)
متاسفانه خانم های متخصص زنان در ایران که به دلیل امل بازی دولتمون بی رقیب موندن رشته پیچیده ای مثل زنان رو در حد قابلگی پایین آوردن!
منکر عملکرد خوب بعضی از خانم دکترها نیستم...و اگه لازم باشه خودم هم ترجیح میدم به پزشک همجنس مراجعه کنم...اما باید قبول کرد که آمار بالای سزارین بی مورد در کشورمون به دلیل بی دست و پا بودن اکثر خانم دکترهاست!
به نظر من مسخره است که آدم در کنار توانایی های بیشمار بعضی از کم توانی هاشو قبول نکنه
به زن یا مرد بودن نیست...در هر رشته ای آدم باید ببینه توانایی و علاقه خاص اونو داره یا نه...حتی مثلآ فضانوردی!

سلام از ماست
ممنون
کاملا با شما موافقم
مسئله اصلا جنس نیست توانائیه
این حق شما و بقیه خانمهاست که بین پزشک زن و مرد موجود هرکدومو که دوست دارند انتخاب کنند

مجتبی از دورک اناری سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:05 ب.ظ

سلام . چطوری یا نه!؟ این وبلاگ رو هم سری بزن. dorak.loxblog.com

سلام
چطورم
مبارکه حتما میام

محمــــــــدجــــــــواد سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:36 ب.ظ

دکتر جان به کسی نگی ولی عشقم فقط پزشک عمومیه....
به نظرت امیدی هست
راستی دکتر عماد چقدر بامزه هست

باشه به کسی نمیگم
خوب عمومی هم حال و هوای خودشو داره اما کسی قدرشو نمیدونه
ممنون

محمــــــــدجــــــــواد سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:36 ب.ظ

سلام آقای دکتر!!!
خوبین...
واقعا چه پست پرمحتوایی بود...
دکتر یعنی تو خارج راحت تره....
نظرتون درباره ی دانشگاه ای غیر انتفاعی و آزاد چیه...
راستی واقعا پزشکای این مرز و بوم مظلوما...
دکتر یعنی بعد از انقلاب به خاطر رعایت شئونات اسلامی ورود مردان به رشته ی زنان زایمان رو ممنوع کردن ولی به جاش کیله و مجرای اداری و تناسلی و غیره(ارولوژی) رو جایگزین کردن....
خب به نظر من اینا فرقی ندارن فقط خودشون رو گول می زنن.
دکتر در مورد ارتوپدی هم تبعیض نیست حالا که اینطوره باید زنا وارد این رشته نشن،بالاخره استخون کار زن نیست.

سلام
ممنون
شما لطف دارین
این که مسلمه
چی بگم من کوچکتر از اونم که در این موارد نظری داشته باشم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد