جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۳۳)

سلام: 

۱. مَرده دخترشو با سرماخوردگی آورده بود و میگفت: از دست این دختر چکار کنیم آقای دکتر؟ همه اش با «گریم»ه (ترجمه: گریپ) 

۲. به خانمه گفتم: فشارتون بالاست فردا بیائین تا باز هم فشارتونو بگیریم. گفت: باید حتما ناشتا بیام؟! 

۳. خانمه بچه شو به دلیل «شب ادراری» آورده بود که براش «ایمی پرامین» نوشتم. مادرش گفت: آقای دکتر این که خودش توی خواب خودشو خیس میکنه شما هم یه داروی خواب آور براش نوشتین؟! 

۴. مرده میگفت: من نمیتونم قرص آهن بخورم. هروقت میخورم دقیقا همون مزه ای که بعد از خوردن قطره آهن توی دهن بچه ها هست توی دهنم احساس میکنم! 

۵. پیرمرده با سرماخوردگی اومد و براش دارو نوشتم٬ موقع رفتن گفت: راستی من «فنی توئین» هم میخورم لطفا برام بنویسین. 

چند دقیقه بعد مسئول داروخونه اومد و گفت: این پیرمرده چه مشکلی داشت؟ آخه نسخه رو داد به من و گفت: هیچکدوم از داروهائی که دکتر نوشته نمیخوام من فقط برای گرفتن فنی توئین اومده بودم! 

۶. خانمه میگفت: من مرتب فشار خونم میاد پائین. هفته پیش هم فشارم ۷ بود وقتی سرم زدم شد ۱ و رفتم خونه! 

۷. برای یه بچه میخواستم نسخه بنویسم که دفترچه بیمه شو باز کردم و دیدم مال یه پیرزنه. به مادرش گفتم: خودش دفترچه نداره؟ گفت: نه گفتم: خوب توی این هم نمیشه براش بنویسم. 

بعد از کلی اصرار بالاخره از توی کیفش دفترچه خود بچه را بیرون آورد و داد بهم و گفت: حقیقتش این دفترچه مال مادرمه صبح نوبت گرفته بود و بعد براش یه کاری پیش اومد و رفت٬ گفتم نوبتش حروم نشه! 

۸. خانمه توی ماه آخر حاملگی بود٬ بهش گفتم: قرار که نیست سزارین بشین؟ گفت: من که از خُدامه دکترم قبول نمیکنه! 

۹. مَرده اومد و گفت: من سرما خوردم. گفتم: گلوتون درد میکنه؟ گفت: نه آخه سرخ کردنی که نخوردم! 

۱۰. یه دختر جوون اومد و گفت: برام سونوگرافی بنویسین. لازم که نیست بنویسین از کجا؟! گفتم: چرا لازمه. حالا از کجا؟ گفت: رحم! 

۱۱. شیفتو که تحویل پزشک شیفت بعد دادم یه نگاهی کرد و گفت: چه شیفت شلوغی داشتی! گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: از تعداد «آبسلانگ» (چوبهای معاینه حلق) توی سطل! 

۱۲. برای خانمه نسخه نوشتم که گفت: شما دیگه هر روز اینجائین؟ گفتم: نه اینجا که از دو روز دیگه شخصی میشه. گفت: خوب اگه مریض نشیم اشکالی نداره! 

۱۳. خانمه میگفت: دیشب اومدم اینجا خانم دکتری که اینجا بود گفت: فشارت پائینه سرم مینویسم گفتم: نمیخوام. 

گفتم: خوب چرا نخواستین؟ گفت: از بس خانم دکترش بداخلاق بود! 

۱۴. دیشب فشار یه مَردو گرفتم که گفت: آقای دکتر «نظم»م هم خوب بود؟ گفتم: چی تون؟ 

با انگشتهای دست راستش مچ دست چپشو گرفت و با تاکید گفت: ن ... ظ ... مم!

نظرات 47 + ارسال نظر
آیسل پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:11 ب.ظ

سلام مرررسی ازخاطراتت خووبتووون معلومه خیلی دکترخووش اخلاق

وباحالی هستید راستی اهل کجایید؟

سلام
خواهش
شرمنده

ستاره دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:37 ب.ظ http://razesukoot.blogfa.com

این آخری رو که خوندم یاد دختر عموی سه ساله ام افتادم که دستم رو می گذاره رو قلبش و می گه ببین (قلمم) می زنه

خوب برای یه بچه سه ساله چنین حرفی طبیعیه اما اون بابا!!

داداش جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:07 ب.ظ

ایول دکتر !!

خواهش

مریم سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ http://maryamminevisad.blogfa.com

خیلی با نمک بودندشون

شما لطف دارید

مژگان امینی یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:28 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

بله واقعاً

آهان! :دی

[ بدون نام ] یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ق.ظ

خیلی باحال

کلی جک بلد شدم اخ جووووووون

ممنون
پس منتظر باشم تا به زودی یه نفر این جوکها رو برای خودم تعریف کنه

محمــــــــدجــــــــواد شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:51 ب.ظ

ای دکتر آزاده آماده ایم آماده....
مرگب ضد نظام پزشکی

مژگان امینی شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:08 ب.ظ http://mozhganamini.persianblog.ir

خوبه هنوز دفترچه یه جاهایی بدرد می خوره.
دکتر این گریم دختر من یک ماه طول کشید .
قبول کنید که دکتر بد اخلاق خاصیت سرم را از بین می برد.و دکتر خوش اخلاق خاصیتش را چند برابر می کند.

واقعا
واقعا؟
واقعا؟؟!

محمــــــــدجــــــــواد جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 ب.ظ http://www.arsha73.blogfa.com

دکتر قبول داری اینترنت هم مثل سیگار میمونه و آدم بدجور معتادش میشه....
هر کاری می کنم نمی تونم ترکش کنم
راستی دکتر گفته بودم که چقدر دوستتون دارم

آره
و همچنین
شما لطف دارین اساس!

یک دانشجوی اقتصادی جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 ب.ظ

سلام..جواب کمانتتون تو وبلاگمو حتما بخون...

سلام
چشم

fifi جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:09 ق.ظ http://zanaane.blogsky.com

man 8 ro nafahmidam????

من هم نفهمیدم که چی رو نفهمیدین!
خوب از خداش بود که سزارین بشه و درد زایمان طبیعیو تحمل نکنه

میثم م جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:14 ق.ظ http://luckyman.persianblog.ir

سلام آقای دکتر.
با مورد 11 شدیدا حال نمودیم.
چه همکار نکته بین و ریزبینی دارین.
کارش خیلی درسته. البته به از شما نباشه.

سلام
خواهش میگردد
دقیقا

محمــــــــدجــــــــواد پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ب.ظ

دکتر دم شما گرم....
یه سوال دیگه...
دکتر همه ی مریضای ایران اینقدر شوتن یا تو شهرکرد اینجوریه
واقعا ترکیدم اون خانمه فشارش رو یک بود....

خواهش
نمیدونم من جاهای دیگه مریض ندیدم

افسون پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:37 ب.ظ

دکتر جان قدر این مردم و سادگیهای کودکانه و شیرینش.ن رو بدونید
ما که دلمون پوسید بس که ملت همه هفت خط ومزور و زبون باز و چند رو ند و دست شیطون رو از پشت بسته اند

چشم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:20 ب.ظ

سلام دکتروخدا قوت بازم گل کاشتین.
۶.
۷.
۱۳.
۱۴.

سلام
ممنون دوست بی نام من

محمــــــــدجــــــــواد پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:11 ب.ظ

سلام دکتر...
یه سوال...
دکتر جان پروتئین که مثل کراتین عوارض نداره دیگه

سلام
یه جواب
منظورتون برای بدنسازیه؟
اونهم اگه بیش از حد مصرف بشه عوارض خاص خودشو داره

بهار پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ق.ظ http://19-mordad.blogfa.com/

مورد آخری به نظر من از همه خنده دارتر بود یه جورایی که متن رو با تصویرش ! دیدمش

کلی تفریح می کنی با مریضاتون , طفلکی از شیطنت ونکته سنجیت بی خبرند !

ممنون
آره خدا به دادم برسه اگه اینجا رو ببینن!

خودنویس پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:50 ق.ظ http://www.jamedadiyeman.blogfa.com

چه حافظه ای داشته شماره 4 کاش منم داشتم

یعنی واقعا میشه آدم یادش بمونه؟

زبل خان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ب.ظ http://zebelestan.wordpress.com

حالا نظمش خوب بود...
مورد 7 اصفهانی نبوده...؟؟؟

خوب
یادم نیست

یک دانشجوی اقتصادی چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ب.ظ

سلام..
5 از همه جالبتر بید...
نیستی دکتر

سلام
ممنون
هستیم اما شما سوالهای سخت سخت میپرسین

خانم ورزش چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ب.ظ

سلام با این مریض های باحال شما دیگه خسته نمی شید

سلام
چرا گاهی وقتها آی خسته میشیم آیییییی

پسر شیطون چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:20 ب.ظ http://narcist.blogfa.com

وااای چه جالب بید
خیلی باحال بود آخریش

ممنون اخوی

آرزو! چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:03 ب.ظ http://doctorche89.blogfa.com

خوش به حالتون نمی شه منم بیام وردستتون ؟

اول فکر کردم دارین میائین طرح اما یه سری که به وبلاگتون زدم دیدم اینطور نیست
حالا واقعا نمیدونم منظورتون چیه؟

متین بانو چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:47 ب.ظ

سلام!
4. نه با این توصیفاااااااااا ولی منم از قرص آهن و طعمی که به دهان میده حالم بد میشه!

8. نچ نچ نچ!

14.

سلام
ممنون از حضورتون

سمیرا چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:45 ب.ظ http://rangarang2.blogfa.com

۱۴-
راستی لطفا تلفظ ابسلانگ رو برام بنویسین اگه مسخره م نمی کنین
(پرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است)

چرا مسخره کنم
تلفظشabslang یاabeslang البته بهش espachula هم میگن

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:35 ب.ظ

گریپ چیه؟

نوعی بیماری شامل گرفتگی بینی و سرفه و تب و ...

یک دانشجوی پزشکی چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:45 ب.ظ http://manopezeshki.persianblog.ir/

یعنی من در بعضی موارد موندم!مخصوصا 6!!

و همچنین!

مرجان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:54 ب.ظ

۱-چرا در مورد اولی هیچ حسی ندارم خوب؟!!!
۲-باز؟؟!!بیچاره معلومه ناشتا اومده بود پس!
۳-اوو چی باحال.خوب یه قرص بیدار کن مینوشتین.!
۴-
۵-بنننده ی خدا !
۶-فشار ۱شاید از ارواح بودن ایشون!
۷-بابا اینا فکراشون تا کجاها میره!
۸-کاملا بی حس
۹-آها
۱۰-
۱۱-مطمئنین بستنی چوبی نخورده بودین ؟آخه بعضیا چوبشون عین آبسلانگ هست.
۱۲-یعنی چی از دو روز دیگه شخصی میشه؟یعنی چی؟خصوصی منطورتون هسن؟
۱۳-
۱۴-وای ماکس شنیده بودم.دیکس م شنیده بودم.اما نظم رو نشنیده بودم
====
زین پس بهتر آن است به جای واژه مرد بگوییم آقا و به جای واژه زن بگوییم خانم
خانم و آقا را پاس بداریم!دینگ دینگ
====
دیگه این دفعه بعد فرستادنم وقت ندارم بخونم!خودتون درست بخونین لطفا

باز هم شرمنده کردین
بله قراره بعضی از درمونگاهها خصوصی بشه

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 ب.ظ

هم نظمش خوب بوده هم ترتیبش

باز هم بدون اسم؟

پزشک تنها چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ http://www.pezeshktanha.blogsky.com

سلام دکتر
خسته نباشی
1-اوضاع درس خوندنت چطور
2-من مدتهاست شما رالینک کرده
3-احوال عماد چطوره
4-شما شکل ریس سابق مجلس هستید
5-به ما هم گاهی سر بزنید

سلام
سلامت باشی
۱.بد
۲.شما لطف داشته
۳.ممنون
۴.چرا چنین حدسی زدین؟
۵.چشم

مرجان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:39 ب.ظ

سلام
خوبین شما؟
قبل خوندن متن میشه بگید نظر آخریه من تو پست قبل رو با چه لحنی خونیدین؟اینطوری یا اونطوری؟
آخه بدم میومد که دوباره غلط نمیگفتم از خودم

سلام
اونطوری
خوشحالم که بدتون نیومده

×بانو! چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:42 ب.ظ http://delneveshteha-007.blogfa.com/

اون خانومه وقتی فشارش شده بوده 1 رفته بوده خونه ی خودشون یا خونه ی آخرت؟!!!

چی بگم
اون موقع که اون حرفو میزد که سرو مر و گنده نشسته بود جلو من

لولوفر چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ق.ظ

درود جالب نوشته هاتون خسته نباشید کاش جای مدیریت پزشکی میخوندم یه کم میخندیدم

علیک درود
تا حالا چندبار اینو نوشتم اما باز هم مینویسم
من فقط قسمتهای خنده دارشو مینویسم اما به هیچکس توصیه نمیکنم بیاد پزشکی باور کنین اونقدر مشکل توش هست که نگو

گلی خانوم چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ق.ظ http://goli87.blogfa.com/

قدر این مردمان ساده دل رو بدونید .
مریض باکلاسی هفته پیش تو بیمارستان مفید خانم دکتری رو کتک زد ! کسی هم باهاش کاری نکرد .
این روزا دارم کتای سالهای ابری رو میخونم که تو کرمانشاه یا به قول خودشون کرماشان اتفاق افتاده . عاشق این مردمان فقیر اما بی شیله پیله شدم . اگه نخوندیش حتماً بخون . بهتر می تونی با مریضات ارتباط برقرار کنی .

میدونم
پس فکر کردین برای چی ولشون نمیکنم برم تخصص قبول بشم
واقعا؟ نشنیدم
این کتابو نخوندم چشم اگه دیدم میخونم

من(رها)! چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:28 ق.ظ

این خاطراتتون یه طرف!!! این جواب دادن به نظراتتون یه طرف!!!

شما لطف دارین اما نگفتین کدومشون اینطرفه کدومشون اون طرف؟

دیادیا بوریا چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ق.ظ http://verach.blogfa.com

دکتر جان سلام
مثل همیشه خیلی با حال بود اون پیرمرده اخر آی کیو بود
در مورد اون مقاله هم واقعا؛باید بگویم دستتون درد نکنه خیلی قشنگ تحلیل کرده بودید و ایکاش چند همکار دیگه هم چنین مقاله ای می نوشتن و یا حداقل عنوان می کردن تا شاید فرجی می شد در ذهن دوستان وزیر و کبیر .هر چند با این انحلال دانشگاه ها(خبر دانشگاه بهشتی هم هست که به دانشگاه ایران بپیونده) تا چندی دیگه کلا؛ پزشکی رو بر ندارن و برنگردن به همون دکتر گیاهی قدیم هم باید کلاه مون رو بندازیم هوا و خدا رو شکر کنیم
باز بابت مقاله ممنون

سلام از ماست
خواهش میشود
متاسفانه حق با شماست
نمیدونم بگذارمش توی وبلاگ یا نه؟ میترسم خوانندگان عزیز حوصله شون نشه بخوننش

دکتر ف.خ.ش چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ق.ظ

من که طرحم تموم شد و فعلا دارم درس میخونم تا به قول بعضیا! اطلاعاتم در مورد بیماری مریضام بیشتر از خودشون بشه!!!
واقعا برای بقیه جکه برای ما خاطراته
لذت بردیم..

شرمنده اما به جا نمیارم
به هرحال خوش اومدین

سارا از ژوژمان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ق.ظ

اون شکلک یکی مونده به آخری اشتباهی فرستاده شده

متوجه شدم

سارا از ژوژمان چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ق.ظ

باز هم سلام آقای دکتر
راستش دوباره اومدم تا ازتون تشکر کنم .
من خونه دانشجوییم تنها بودم به یکی از دوستام گفتم بیاد پیشم شب بمونه الان ۱۲ شبه ! برای تقویت روحیه و البته آشنایی دوستم با وبلاگ شما وبتونو باز کردم شروع کردم به خوندن خاطرات جالب برای دوستم! چندین قسمتو با هم خوندیم و کلی خندیدیم .. کلی انبساط روحیه شد .. دوستم گفت خیلی وقت بود اینجوری نخندیده بودم..
آقای دکتر خنده ی گروهی مثل اینکه حالش بیشتره وقتی خودم تنهایی میشینم می خونم کمتر می خندم تا این که با دوستم خندیدم:-)
با این که من قبلا خونده بودم ولی باز خنده دار بود واسم ..
خلاصه باز هم ممنووووووووووووون

خیلی شب خوبی بود. مدیون شماییم دیگهههه

سلام
پس دفعه بعد کل کلاستونو ببرین خونه تا بیشتر بخندین!

صـُـب سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://drmorning.blogfa.com


این آخری از همه خنده دار تر بود

ممنون

سارا از ژوژمان سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ب.ظ

سلام
فنی توئین چی بید آخه این تو دهنش افتاده !!
من مورد اولو متوجه نشدم بااجازه گریپ چیه ؟
من متوجه شدم خیلی ها میان پیش شما احساس عاقل اندر سفیهی می کنند جلوی شما!
۹ -
۱۴ -
از همه جالب تر شماره ی ۹ و چهارده بودند . بقیه به جای جالب بودن تعجب بانگیز بودند.

سلام
فنی توئین اسم یه داروه دیگه
گریپ یکی از اسامی سرماخوردگیه
کاملا درست متوجه شدین!
ممنون

دلژین سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://drdeljeen.com

دکتر مثلا همکاریم...ویزیت میخوای بگیری؟؟؟

چه کنیم؟
زندگی خرج داره ما هم که عیالوار!

لژیونلا سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ب.ظ

سلام
5-چرا مثل آدم نیومد بگه فنی توئین میخواد؟
7- حالم بد میشه اینا رو می بینم.
9-خب راست میگه دیگه. این چه سوال بیربطی بود که پرسیدین؟
14-

سلام
چی بگم؟
و همچنین
واقعا بی ربط بود؟

دلژین سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ http://drdeljeen.com

دکتر معلومه که حساابی خوش اخلاقی...ببخشین یه وقت میخواستم ...

شما لطف دارین
درخدمتیم فقط ویزیت فراموش نشه

من(رها)! سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:40 ب.ظ http://nemidoooonaam.blogfa.com/

۱۰-این دخترا که می آن همشون آخرشن
۱۴-وای این دیگه خیلی
شما خودتون خندتون نمی گیره!!!

یکیشون یکی مونده به آخر بود!
کمی تا قسمتی!

من(رها)! سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ

پس من اولم فعلا برم بخونم!!!

با اجازه بزرگترها ب.....له!

من(رها)! سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:31 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد