جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۱۶۶)

سلام

۱. پیرزنه گفت: از پنج سال پیش پام ورم کرده بود اما امروز یهو یادم افتاد بیام!

۲. پیرزنه گفت: برای من یا آمپول بنویس یا شیاف!

۳. خانمه گفت: من دفترچه مو نیاوردم بی زحمت داروهامو توی دفترچه دخترم بنویسین. وقتی نوشتم گفت: حالا برای همین دخترم هم دارو میخواستم میشه توی دفترچه اون یکی دخترم براش بنویسین؟!

۴. خانمه گفت: عفونت دارم برام پماد بنویس. گفتم: دفترچه تون که تاریخ نداره. گفت: توی دفترچه شوهرم برام مینویسین؟ گفتم: نمیشه. گفت: توی دفترچه دخترم که مجرده هم نمیشه بنویسین؟!

۵. مرده گفت: دفترچه مو مهر کن میخوام برم پیش دکتر متشخص!

۶. (۱۴+) خانمه چندتا قرص خورده بود. به بهیار مرکز گفتم: یهNG tube (لوله ای که از طریق بینی به معده وارد میشه) بیار. وقتی آورد شوهرش گفت: حالا این لوله رو کجاش میکنین؟!

۷. به پیرزنه گفتم: قرص فشار هم میخورین؟ گفت: آره بیا برام بنویس و یه بسته قرص گذاشت روی میز. گفتم: این قرص که مال فشار نیست. گفت: خب اونو دارم حالا اینو ندارم!

۸. دختره گفت: من پونزده سال بود که سرما نخورده بودم حالا همین امروز سرما خوردم. گفتم: خب حالا که طوری نشده. گفت: آخه فردا عروسیمه!

۹. یکی از پرسنل گفت: میخوام به بنایی که داره توی خونه ام کار میکنه زنگ بزنم اما اسمش یادم نمیاد. گفتم: خب حالا بهش زنگ بزن. گفت: خب باید اسمشو توی گوشیم پیدا کنم یا نه؟!

۱۰. برای این که بچه دهنشو باز کنه و گلوشو ببینم گفتم: دهنتو باز کن ببینم چندتا دندون داری؟ مادرش گفت: چهارتا بالا داره دوتا پایین حالا گلوشو ببینین!

۱۱. به مرده گفتم: پنی سیلین میزنین بنویسم؟ گفت: اینجا میتونن تست کنن؟ گفتم: بله گفت: پس بنویس!

۱۲. خانمه گفت: دفترچه مو مهر کنین برم پیش متخصص. وقتی مهر کردم گفت: حالا امضاء هم میکنین؟!

پ.ن۱: با دکتر بابک تماس گرفتم. فرمودند: دیگه وقت برای نوشتن دارم اما حسش نیست! وقتی حسش هم پیدا شد مینویسم.

پ.ن۲: نکته جالب تر یکی از دوستان مجازی بود که ازشون پرسیدم: چرا مدتیه توی وبلاگتون نمینویسین؟ گفتند: چون یوزر نیم و پسورد وبلاگم یادم رفته!

پ.ن۳: تا چندسال پیش سینما رو به طور جدی دنبال میکردم اما چند سالی هست که دیگه فرصت نمیکنم. اما بعد از مدتها یه فیلم خوب ایرانی دیدم که کارگردانش اصغر فرهادی نبود! از دیدن فیلم رخ دیوانه لذت بردم. گرچه خیلی زود حدس زدم که جریان چیه چون غیرممکنه که توی یه فیلم ایرانی بتونن بگن یه مامور نیروی انتظامی رشوه میگیره!

پ.ن۴: عماد داره توی اینستاگرام پستهای یه پیج حیوانات خانگی رو نگاه میکنه. یکدفعه به آنی میگه: مامان! سگهای نر هم حامله میشن؟ آنی میگه: نه! چطور؟  عماد میگه: پس چرا اینجا نوشته: یک سگ دو ساله از نژاد.....، نر، عقیم شده؟!

نظرات 67 + ارسال نظر
عاطفه پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:28 ب.ظ http://www.ati-91.blogfa.com

سلام آقای دکتر
این همه گفتم پست جدید بذارید بعد چهار روز بعد اومدم شرمنده امتحانام شروع شده و گرنه دوست دارم همیشه پست هاتون زود بخونم..
6)آقای دکتر مگه توی درمانگاه هم میشه شستشوی معده انجام داد؟؟اصلا با پای خودش اومده بود....؟دست و پا نمیزنه وقتی میخوان لوله رو تو بینیش کنن حداقل 3تا بهیار میخواد
8)واقعا دختره رو درک میکنم وسط عروسیش هی باید بگه عطسههههه بعد همش آقا دوماد دستمال بده عروس خانم کلا به هم میریزه

سلام
دشمنتون شرمنده

میخونم پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:43 ب.ظ


عالی

ممنون

دلژین پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:18 ب.ظ http://delzhin313.blogsky.com

ایضا

ساناز چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 07:13 ب.ظ http://sanaz1359.persianblog.ir

پماد واژینال توی دفترچه یک آقا یا دختر مجرد. . حالا بقیه موارد که بماند بعضیا خیلی باحالن

واقعا
ممنون

یک عدد مامان چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:10 ق.ظ http://kidcanser.blogsky.com

به به پست جدید
دیگه امروز می خواستم کامنت درخواست و تمنا بزارم ها
و اما پینوشت: سوالات سخت بچه ها و غافلگیر شدم ما مامان و باباها

شرمنده
واقعا

مینو سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:52 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

سلام
طفلکی پیرزنها.اعلب مینویسید پیرزنه اومده بود.....
چند وقت قبل رفته بودم مطب یکی از دوستان.خانمی اومد به دکتر گفت لطفا چند تا از این چوب ها که گلو میبینن بهم بدید.نصف بسته خوبه.برای کاردستی بچه ام میخوام.گرونه زورم میاد خودم بخرم!

سلام
واقعا

مونا سرابی سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 06:45 ب.ظ

درودبرشما،چه عجبببب!

سلام
کدومشون؟

سوگل سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 04:08 ب.ظ

به طور اتفاقی وارد وبتون شدم این درحالیه که 1 ماهه دیگه به کنکورم مونده و الانم که گلوکز بدنم ته کشیده ولی دارم گوارش میخونم تا منم مثه شما دکتر شم و جاتونو بگیریم
چه خاطراتی...من که انقدرررر احساساتی شدم که خنده گریه الود بامزه ای رو صورتم نقش بست
وای دکتر خوش به حالتون این روزای منو طی کردین
جاعوضی؟!من شما !و شما من؟!

گوارش برای کنکور؟
ممنون از لطفتون

پونی سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:46 ق.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

آخی
عماد!
ببین دکتر گوشیتو نده دست بچه
دیدم که میگم
خاطراتت مثل همیشه خوب بود
با یک متخصص علوم اجتماعی همکاری کنی مقاله های جامعه شناختی خوبی از توشون در میاد
مثل استاد سریع القلم

متشخص!!!!
قربون پول و مدرک برم که شخصیت میاره

به روزم

کاملا با شما موافقم و هیچ وقت گوشی دست عماد نمیدم عماد با تبلت خودش میره توی اینترنت که در زمانهای خاصی رمز وای فای براش زده میشه!

سنجاقک سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:04 ق.ظ

آخیششش بلاخره نوشتین..
چطوریاس؟؟یکی تست میکنه پنی سیلین رو یکی میگه تستش طرد شدست!! بلاخره تکلیف چیه؟؟ یه بار هرررچی التماس کردم حریف دکتر نشدم واسه دخترم ننویسه خیلییی مجلسی تو مطبش بدون تستم تزریق کردن!! به همین دلیل منم اگه لازم بشه از دکتر دقیقا اینکه اونجا تست میشه یا نه رو میپرسم

بله
تست دیگه برای بچه‌ها توصیه نمیشه چون ممکنه به همون تست هم واکنش شدید نشون بدن

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:43 ق.ظ

در مورد درامد پزشکا هم که بعضی از خواننده هاتون درگیرشن میخدام بعشون بگم دیگه برای درامد سمت پزشکی نرن که به ترکستانه
الان همکارای متخصص همسرمن که از نزدیک باهمشون در ارتباطیم مثلا یکیشون زنانه میگفت ماهی به زور سی تومن میدن که اونم شش هفت ماه یه بار میدن نه هر ماه.
یعنی میگن طبق خحساب کتاب خیلی بیشتر از اینا میفته درامدمون اما همش میره تو جیب بیمه و امثالهم. و کسورات میخوره.
یکیشون ارولوژیه میگفت تو بهترین حالت هجده تومن میفتم که باز نمیدن و خیلی دیر میدن.
اما خب قضیه درامد بماند..ولی واقعا پزشکی ارزش این همه سختیو نداره.

فرمایش شما متین اما قبول بفرمایید که همین مبالغ هم برای خیلی از مردم درحد رویاست

شیوا سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:21 ق.ظ

سلام اقای دکتر
حالا آنی جان چه جوابی به عماد دادن؟؟خخخ.
راستی اقای دکتر امسال رزیدنتی شرکت نکرده بودین؟
من شخصا از ادامه تحصیل همسرم پشیمونم پنج سال از زندگی عقبمون انداخت (ازلحاظ مالی و این جور مسائل) و اللن روبرمون طرح تحدل سلامته که میگه همون بهتر که جی پی میموندی دکتر...

سلام
گفت برای بچه دار شدن هم به پدر نیازه هم به مادر
راستش نه چون میدونستم بی فایده است
واقعا متاسفم

باران دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:50 ب.ظ

سلام دکتر. 1و5 جالب بود. راستی شما از دکتر آرش (پزشک قانونی سابق )خبری دارین؟

سلام
ممنونم
متاسفانه نه

Maryam h دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:06 ب.ظ http://words-world.blogsky.com

سلام خسته نباشید و شبتون بخیر
بسی شاد شدیم که وب اپ شد
باید بگم خاطرات از نظر من هم خیلی جالبه،خیلی جالب

علائم الزایمر همه جا پیدا میشه!! چه کنیم پیشگیری شه؟؟

سلام
ممنون و شب شما هم بخیر
ممنون
اختیار دارید

معلوم الحال دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:02 ب.ظ http://www.daneshjoyezaban.mihanblog.com

دکتر متشخص مهر و امضا لطفن
اون مورد عروس خانوم هم جالب بود! توی این بی شوهر بعد 15 سال سرماخورده
توی این پست خبری از عسل خانوم نبود. مرخصی تشریف دارن؟

ممنون از لطفتون
جملات قصار عسل که بیشتر از ظرفیت این وبلاگ شده اما دلم نیومد حالا که عماد بعد از مدتی یه حرف جالب زده ننویسمش

آنه دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:16 ب.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

سلام، مثل همیشه عالی (:

سلام
ممنون

رها دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:25 ب.ظ

سلام من فقط 3 تا پینوشت رو خوندم فعلا
چه خوب میشد مینوشت هنوز یه تعدادی واسش کامنت میزارن!
سوالاتتتت چیز عماد شروع سد دیگه :))
رخ دیوانه رو دانلود کردم هنوز ندیدم
این روزا یه چنتایی فیلم سینمایی دیدم هیچ کدونش باعث نشد بگم واوووووو

سلام
امیدوارم تا حالا بقیه شو هم خونده باشین
اونم چه چیزززززی!
ببینینش بدنیست
با شما موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد