جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۹۵)

سلام

۱. به پیرمرده گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: مدتیه که دوربینم نزدیک بینه!

۲. یکی از اقوام زمین خورده بود و از من خواست همراهش برم پیش یکی از متخصصین ارتوپدی که توی دانشگاه یک سال جلوتر از ما بود. وقتی توی اتاق انتظار نشسته بودیم یه نفر عکسشو آورد که به دکتر نشون بده. همون جا پشت در عکسو از پاکت آورد بیرون و یه نگاه بهش کرد و به دوستش گفت: نگاه کن. آدم یاد انسان های اولیه می افته!

۳. به خانمه گفتم: سردردتون از سینوس هاتونه. گفت: وا! من که سن و سالی ندارم!

۴. نسخه پیرزنه رو نوشتم و گفتم: دیگه هیچ مشکلی نداشتین؟ گفت: اگه زن بودی بهت می گفتم که چه مشکلی دارم!

۵. برای یه پیرزن حدودا نود ساله دارو مینوشتم. خانم همراهش گفت: تورو خدا فقط براش دگزا ننویسین. گفتم: چرا؟ گفت: آخه پوکی استخون میاره!

۶. به مرده گفتم: سرفه هم دارین؟ گفت: نه دروغ واجب نیست!

۷. به مرده گفتم: اگه میخواین این زخمو بخیه نزنین باید خیلی مواظب باشین که عفونت نکنه. میتونین مراقبش باشین؟ گفت: آره میگذارمش تو یخچال!

۸. خانمه گفت: اگه میشه برام کپسول 250 بنویس دوتا دوتا بخورم بهتر از کپسول 500 جواب میده!

۹. به مرده گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: چند روزه که اصلا نمی فهمم آب بینیم داره میاد پائین!

۱۰. خانمه گفت: بهم گفتند وزن بچه ام و دور سرش خیلی بالا رفته یعنی وزنش به خاطر آب دور سر بچه مه؟!

۱۱. به خانمه گفتم: دیگه هیچ مشکلی نداشتین؟ گفت: چرا مدتیه که روی پام زخم شده و خوب نمیشه. گفتم: میتونم ببینم؟ گفت: نه شوهرم دوست نداره من زخم پامو به کسی نشون بدم!

۱۲. نسخه مرده را که نوشتم گفت: بی زحمت برام یه آمپول تگزاس هم بنویسین (ترجمه: دگزا)!

۱۳. به پسره گفتم: آمپول می زنین؟ گفت: نه زیاد!

۱۴. خانمه گفت: چند روزه که گوشم درد میکنه. شما اونقدر اطلاعات دارین که توی گوشمو ببینین؟!

۱۵. خانمه گفت: از امروز صبح دارم کهیر میزنم. گفتم: این دفترچه که مال شما نیست. گفت: آره از بس هول کردم دفترچه رو اشتباهی آوردم!

پ.ن۱: این بار کمی بیشتر از دفعات قبل نوشتم چون میخواستم سرنسخه قبلی که روش این خاطراتو نوشته بودم تموم بشه و برای یکی دو موضوع یه برگ کاغذ به این سنگینیو (!) دنبال خودم نکشونم. البته کاغذ جدید هم همین حالا درحال پرشدنه!

پ.ن۲: دوستان قدیمی تر مجازی احتمالا «محمود» رو یادشون هست. همون همکلاسی من توی دانشکده که بعدها پزشک تیم ملی کوهنوردی شد و از چند سال پیش در کانادا زندگی میکنه. (ماجراشو توی یکی از پست هائی نوشته بودم که به لطف بعضی از دوستان مجبور شدم حذفشون کنم) چند روز پیش محمود برام ایمیل زد که اومده ایران و میخواد بیاد خونه مون. قرار بود در همین لحظه محمود اینجا باشه اما متاسفانه دیروز برای پدرش اتفاقی افتاد که مجبور شد ایشونو توی یکی از بیمارستان های اصفهان بستری کنه. جالب اینکه دیشب بهم زنگ زد و پرسید: اینجا برای عفونت زخم هنوز سفالکسین میدن؟!

پ.ن۳: چند روز پیش عماد کامپیوترو روشن کرده و میگه: امروز میخوام یه آهنگ قدیمیو گوش بدم. یه مقدار توی کامپیوتر گشت و بعد صدای آهنگ بلند شد و بعد هم صدای شعر ترانه: خوشگل خانوم .... ابرو کمون ....!

اما فکر میکنین آخرین ترانه ای که توجه ایشونو به خودش جلب کرده کدومه؟

تصور کن از سیاوش قم.یشی! اگه بدونین گاهی با چه حرارتی فریاد میزنه: نه بمب هسته ای داره نه «بمبم کم» نه خمپاره! هرچقدر هم بهش میگیم باباجان اون بمب افکنه نه بمبم کم قبول نمی کنه!

نظرات 71 + ارسال نظر
زری* سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:17 ق.ظ

با مزه بود..
اونی که میترسیدن پوکی استخوون بگیره خیلی جالب بود..
اونی هم که شوهرش نمیذاره زخمشو کسی ببینه چرا پس میذاره که بگه!!!!

ممنون
واقعا
شوهرش خبر نداشت خودش گفت!

Arezoo دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:17 ب.ظ

عمادو عشقه

ممنون

A-R-I-Y-A دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:54 ب.ظ http://yad-e-ayyam.mihanblog.com/

سلام
1- جمله ی عجیبیه ! حالا منظورش دقیقا چی بود ؟
4-آخی
8-این میتونه یکی از اکتشافات بزرگ دنیای پزشکی باشه
پ ن 2:میگفتین الان زترو ماکس مده
پ ن 3: شازده پسرتون خوش سلیقه س

سلام
1. چشمش نزدیک بین شده بود
ممنون از نظرتون

فاطمه دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:23 ب.ظ http://www.radepayegol.blogfa.com

دوستم که برادر وکلی دیگه ازفامیلاش پزشکن می گه این ویروسای جدید سرماخوردگی که هرسال یه مدلیش می اد توسط محققان پزشکی پخش می شه
برای اینکه عملکرد دفاعی بدن آدما رو تست کنن.وهمین طور داروهای جدیدشونو
این درسته؟

تا جائی که من میدونم نه
این یکی از ویژگی های ویروس آنفلوانزاست که به طور مرتب خودشو تغییر میده

حسین دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 07:57 ب.ظ

دورود بیکران به دکتر عزیز و خوش ذوق

بنده دو سالی هست که وبلاگ زیباتونو میبینم و مطالبتونو میخونم ولی اولین بار هست که کامنت واستون میزارم !!!!

اگه مایل بودید میتونید تصویر یکی از دستنوشته خودتونو که در بخش خاطرات جالب بزارید فکر میکنم خالی از لطف نباشه

بدرود

و علیکم الدرود
ممنون از لطفتون اما به نظر شما گذاشتن تصویر نوشته ای که هیچکس به جز خودم (اون هم فقط گاهی!) قادر به خوندن اون نیست چه فایده ای میتونه داشته باشه؟!

دلارام دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:38 ب.ظ http://delaaram.persianblog.ir

۱.هعییی
۱۰.چی بگم!!
۱۱.هنوز خیلی ها با دکتر جماعت مشکل دارن از این بابت جنسیتش هم فرقی نداره.
۱۵.
پ.ن۳:دکتر بزار بچه به حال خودش باشه.منطق همینه هر چی عماد خان میگن درسته

ممنون از نظرتون
چشم

مهدی دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:08 ب.ظ http://manabash.blogfa.com/

امیدوارم اول شده باشم....
میگم : عماد خیلی اپ تو دیت هس به همین دلیل سوسن خانم دیگه براش جزء اهنگهای قدیمی محسوب میشه.... انتظار که ندارین بچه بشینه عهدیه گوش کنه... اونم: همون بمبم کم درسته.... باور ندارین ؟ از عماد بپرسین....

شرمنده
واقعا
یادم افتاد به حرف یکی از اقوام که میگفت شین های عهدیه شیش تا نقطه داره!

رکسانا دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:32 ب.ظ

راستی یادم رفت بپرسم . مگه اونجا چی میدن ؟؟؟

نمیدونم
وقتی اومد خونه مون ازش میپرسم

رکسانا دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:30 ب.ظ http://iranbanooo.blogsky.com

یکی از یکی بامزه تر !
مرسییی
راستی ! عماد فرزند این نسله دیگه ! از بمب هسته ای و بمب غیر کم خوشش میاد!

ممنون
وا توی کشوری که بمب اتم حرام اعلام شده آخه؟

مامان ارین واروین... دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:57 ب.ظ



۱۴. خانمه گفت: چند روزه که گوشم درد میکنه. شما اونقدر اطلاعات دارین که توی گوشمو ببینین؟!

آخه از بش باسوادا هی گفتن سواد نداره که یه دکتر عمومی بیشتر نیست که اینه که یه عده واقعا فکر میکنن اطلاعات شما حدی نباشه که بتونین داخل گوشم معاینه کنین..
برادرم پزشکه ازین خاطرات زیاد داره..
ولی زیاد اهل دنیای مجازی نیست..
نمیدونم شایدم باشه ولو نمیده

منتظریم که زیر زبونشو بکشین

دخترمهربون سرزمیا احساس دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ق.ظ

آپم

مزاحم میشم

مریم دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:50 ق.ظ http://soir.blogfa.com

سلام من اتفاقا وقت این جور خاطراتو مینویسید همش میگم کاش بیشتر بود.اصلا به نظرم زیاد نبود.
باریکلا عماد... عجب سلیقه ایی.
آقا ما اولش فکر کردیم اون محمودو میگین.

سلام بر خانم مهندس
ممنون از لطفتون
آره عماد هم حسابی داره پیشرفت میکنه
اون محمود؟ کدوم محمود؟ من کجام؟ اینجا کجاست؟ من کیم اصلا؟

fifi دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:22 ق.ظ

Doctor joon man sharmande hastam man 3 rooze mosaferatam akhare hafte miyam baratoon mifrestam

ممنونم خانم دکتر
آخر هفته این ور آب یا اون ور آب؟

وانی دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ق.ظ

وای همش باحال بود. یعنی یه بار نیست خاطرات شما رو بخونم و یاد خانواده خودم نیفتم! ورژن هامون یه کم فرق می کنه مثلن هفته پیش به همسرم گفتم آخه چرا دگزا زدی؟ گفت چرا گفتم به دکتر می گفتی بتا متازون بنویسه هم عوارضش کمتره هم تاثیرش تا 72 ساعت می مونه! حالا چقدر نظرم درسته نمی دونم ولی یه کم دخالت تو تشخیص و درمان پزشک ها از خصوصیات بارز ماست راستی دکتر مگه کانادا عفونتو با آنتی بیوتیک درمان نمی کنن؟ می خوام به خانواده ام بگم تا حواسمون باشه دکترمون چطوری درمان کنه!! اگه تو آرشیو خودتون پست دوستتون بود و زحمتی نبود برام ایمیل کنین ممنون می شم.

ممنون
راستش ساعت تاثیرو نمیدونم اما بتامتازون ال آ اثرش بیشتر میمونه
فکر کنم از یه آنتی بیوتیک پیشرفته تر استفاده میکنن حالا اگه اومد خونه مون ازش میپرسم
راستش نمیدونم حالشو بکنم پیداش کنم یا نه اگه وقت و حالش بود چشم

آزاده دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:02 ق.ظ

راستش فک می کنم بعضی وقتها من هم پیش دکتری که می رم مثل مریض های شما همین قدر خنگولیت می زنم! فک کنم این وبلاگ رو بخونم کم کم یاد بگیرم و اینقدر تو زمینه پزشکی خنگ نباشم یا لااقل از مریض های شما یاد بگیرم و حرف های اونها رو نزنم

خوب خداروشکر که این وبلاگ دست کم به درد یه نفر خورد

مستانه یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 ب.ظ

سلام
9- اونوقت شما بهش چی گفتین؟؟؟
7-
6-یعنی چی؟

سلام
چی باید میگفتم؟ قرص آبریزش بینی براش نوشتم
ایضا
یعنی سرفه نداشت و واجب نمی دونست که به من دروغ بگه!

مهدیس یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ http://ladyrose632.persianblog.ir

دیگه خبر ندارن که ما دلمون خوشه همون سفالکسین تو داروخانه ها هست . والا به خدا یهو فردا می بینیم همونم نایاب شد

هیییییی

فلفل یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ب.ظ

واقعا جالبه موجبات خنده و شادیمون فراهم میشه

ممنون از لطفتون

دخترمهربون سرزمین احساس یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ

چی کار به بچه دارین می خواد اینجوری تلفظ کنه مثل سلوا که واسه خدش فرهنگ نامه جدایی داره یه روز چند تا کلمه رو که خیلی جالب تلفظ می کنه تو یه پست می زنم

چشم دیگه مزاحمش نمیشیم
میدونم از این کلمه ها تقریبا همه بچه ها به کار میبرن

sahar یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ب.ظ

salam
merci va khaste nabashid.
Dr didi cheshm zadid in dafe farsi nanveshtam.rastesh weblog e shoma tanha webogiye ke hatman say mikonam comment bezaram .bara farsi neveshtan ham bayad aval tu behnevis be farsi tabdil konam bad inja bezaram.kholase ma ham tanbalim in karo anjam nemidim.

سلام
ممنون از لطفتون
شرمنده که به خاطر من مجبورین به زحمت بیفتین

خبرنگار یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:56 ب.ظ http://ghasedake90.mihanblog.com



سفالکسین

در کل

بمبم کم

ممنون از نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد