ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
سلام
آخر پست قبلی گفتم امیدوارم بتونم قانون این وبلاگو رعایت کنم و بیشتر از سه پست غیر از خاطرات پشت سر هم نگذارم اما نشد. از همه شما عذرخواهی میکنم اما واقعا نتونستم.
بعد از چند روز بستری و بهتر شدن حال عمومی قرار بود مادرم مرخص بشه، اما یکدفعه دچار تنگی نفس شد و کم کم به جایی رسیدیم که بدون اکسیژن قادر به تنفس نبود. سی تی اسکن جدید یه مشکل جدیدو نشون داد، تجمع مایع در ریه، و در نهایت ناچار شدند آبو با گذاشتن یه لوله مخصوص تخلیه کنند.
مادر هنوز بستریه و همچنان دچار ضعف و بی حالی شدید. و از طرفی همه آزمایش ها و تصویر برداری ها علتو مشخص نکرده.
واقعا عذاب آوره وقتی میبینم مادر در حال صحبت با افرادی که برای ملاقات اومدن یکباره به خواب میره و دقایقی بعد بیدار میشه و سراغشونو میگیره.
برام دردناکه وقتی میبینم اون زن پر جنب و جوش با زحمت و با کمک قادره چند قدم راه بره.
دیروز پزشک معالجش اعتراف کرد که علت این ضعف شدیدو نمیدونه و من نگرانم که وقتی همه متخصصان جراحی که باهاشون صحبت کردم معتقد بودند این نوع سرطان خیلی زود در بدن پخش میشه و هر تصمیمی که داریم چه جراحی و چه شیمی درمانی باید هرچه زودتر انجام بشه ما داریم زمان باارزشو از دست میدیم.
احتمالا به زودی از محضر متخصصان محترم دیگه استفاده کنیم.
پ.ن۱: به گرفتاری های اخیر بستری شدن دایی گرامی در بخش قلبو هم اضافه کنید. خنده دار این که داروشو اینجا پیدا نکردند و پسرخاله گرامی که ساکن کشور آفریقایی کنیاست قراره از اونجا براش بفرسته!
پ.ن۲: برای سلامتی همه مادرها دعا کنید.