جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

چیزی شبیه معجزه؟

سلام 

پدر بزرگوار با هر بدبختی که بود داروهای شیمی درمانی که برای مادر تجویز شده بود را پیدا کرد و قرار بود شنبه اولین جلسه شیمی درمانی انجام بشه. اما باتوجه به این که تقریبا همه متخصصان جراحی که باهاشون صحبت کردم نظرشون جراحی دوباره بود هرطور که بود برادر گرامی راضی شون کرد که شیمی درمانی را کمی به تعویق بندازیم. 

روز شنبه با هم رفتیم پیش یه انکولوژیست دیگه و اصلا نگفتیم قراره شیمی درمانی را شروع کنیم اما ایشون به محض دیدن جواب پاتولوژی و آزمایشات گفتند من برای این مریض شیمی درمانی رو شروع نمی کنم چون هیچ فایده ای برای این بیمار نداره بلکه باید یه جراحی دیگه انجام بدن.

یه فوق تخصص جراحی کبد پیدا کردیم و با پارتی بازی یه نوبت ازشون گرفتیم که گفتند من با این جواب پاتولوژی هیچ تصمیمی نمیتونم بگیرم چون ناقصه. بعد هم یه سری سوال نوشتند که باید ببریم پیش پاتولوژیست و جوابشونو روز چهارم شهریور ببریم تا ببینیم  عمل دوباره رو صلاح میدونن یا نه؟ 

با سپاس فراوان از لطف همه دوستان عزیز