جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خونه!

سلام 

ممنون از همه دوستان عزیز برای همدردی

چند سال پیش خونه مونو فروختیم تا باتوجه به به دنیا اومدن عسل یه خونه سه خوابه بخریم اما به محض این که اون خونه رو فروختیم یکدفعه خونه گرون شد و از ترس با آخرین سرعت یه خونه دوخوابه دیگه خریدیم که البته به لطف قرض و وام بهتر از خونه قبل بود. اما در طول این چند سال هرازچندگاه تصمیم میگرفتیم بریم سراغ یه خونه سه خوابه که می دیدیم پولمون نمیرسه.

یکی دو ماه پیش بود که ما و یکی از خواهران آنی خونه خواهر دیگه اش مهمون بودیم. بعد از شام بود که متوجه شدم که باجناق گرامی داره آروم در گوش آنی و خواهرش حرف میزنه، کنجکاو شدم که ببینم موضوع چیه؟ چند دقیقه بعد هم باجناق گرامی اومد سراغ من و اون یکی باجناق و گفت: ما تصمیم داشتیم خونه رو عوض کنیم، ظاهرا شما هم همین قصدو دارین، من اول موافقت خانمها رو گرفتم و حالا اومدم سراغ شما، نظرتون چیه که یه زمین بخریم و توش سه طبقه بسازیم؟ ارزون تر هم در میاد.

گفتم: خوبه اما من وقت این که برم دنبال کارهای اداری و بعد هم سر ساختمان و .... ندارم.  گفت: همه کارهاش با خودم!

با چند نفر مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که واقعا ارزون تر میشه ضمن اینکه خیالم از بابت خوب بودن همسایه ها هم راحته. 

کلی گشتیم تا این که یه خونه کلنگی مناسب پیدا کردیم و هرکدوممون یک سوم پولشو دادیم. چند روز بعد هم یه شب نشستیم و رسما طبقه ها رو قرعه کشی کردیم. چند روز پیش هم رفتیم شهرداری و رسما تعهد دادیم که خونه رو تا دو ماه دیگه خراب میکنیم تا بهمون پروانه ساخت بدن. خلاصه که به زودی می افتیم توی بنایی و هزینه ها میره بالا. خدا به خیر کنه. 

پ.ن۱: تقریبا همه پس اندازمو برای پول زمین دادم و بقیه رو هم خوابوندم توی بانک تا بعدا وام بگیرم. اگه قرار باشه ساخت و سازو شروع کنیم باید دعا کنم تا شاید کلی از حق و حقوقمون که از سال پیش از شبکه بهداشت طلبکاریم بهمون بدن وگرنه مجبوریم خونه فعلیمونو بفروشیم و موقتا مستاجر بشیم که اصلا چنین چیزیو دوست ندارم. بعید میدونم امسال از سفرنامه هم خبری باشه!

پ.ن۲: نمیدونم چرا اما بدجور یاد بعضی از سریالهای تلویزیونی مهران مدیری افتادم!

پ.ن۳: انشاالله از پست بعد با خاطرات درخدمتم.

پ.ن۴: عسل میگه: کاش من الان نمیرم! میدونی چرا؟ میگم خدا نکنه تو بمیری، حالا چرا؟ میگه: بعد اگه خدا ازم پرسید: توی دنیا چی یاد گرفتی چی بگم؟ من که هنوز مدرسه هم نمیرم. تازه خود خدا باید بشینه بهم خوندن و نوشتن یاد بده!

نظرات 51 + ارسال نظر
واگویه یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 09:38 ق.ظ http://www.rahaey-97.mihanblog.com/

چه دختر بامزه و شیرین زبونی دارین
راستی میدونم ارزون در می اومد اما ریسک بزرگی کردین
امیدوارم مجبور نشین خونه تون بفروشین..

سپاسگزارم
من هم امیدوارم

پریسا شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 10:47 ب.ظ http://ahadise1parisa.blogfa.com/

سلام
این حرف الانِ عسل جون دغدغه ی این روزای منه!!! :))

سلام
واقعا؟

آرزو پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 08:13 ق.ظ http://خیر

سلام ازتون یه مشاوره میخوام لطفا صریحا جواب بدید ممنون میشم منظورم اینه که امید ندید من ۲۴ سالمه میخوام کنکور۹۸ شرکت کنم به نظرتون برای پزشکی دیر نیست؟

سلام
اگه تازه میخواین شروع کنین به درس خوندن چرا دیره!
اما اگه منظور شما شروع به درس خوندن در رشته پزشکیه نه
خیلی ها هستند که بعد از چند سال میتونن پزشکی قبول بشن

ساناز شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 01:37 ب.ظ http://sanaz2020.blogsky.com

انشالله به سلامتی و دل خوش خونتون رو بسازید.

ممنونم

مینا دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 03:48 ب.ظ http://dancewithme.blog.ir

عزیزززم عسل

سپاسگزارم

حدیث81 یکشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 07:49 ب.ظ http://http://naghmeh-94.blogfa.com/

وای بنایی خیلی سخته
ما هم چشیدیم

واقعا
نوش جان!

خلیل شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:58 ب.ظ http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام،

حق با عسل است!

سلام
مثل همیشه!

ستاره جمعه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 07:15 ق.ظ http://razesukoot.blogfa.com

سلام
چه خوب که هنوز هم فرصت می کنید برای وبلاگ نویسی
مانا باشید
هر جا رفتم یا وبلاگشون مسدود بود یا مثل وبلاگ من خاک گرفته بود،دلخوش گشتیم اینجا رو فعال دیدیم:)

سلام
ممنون از لطف شما
خب شما هم بنویسین

سیمین چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:24 ب.ظ

نمی دونم دکتر من که حدسم اینه چون همسرم باهاشون غریبه تره و شاید چون وضع مالیمون از اونا یک کم بهتره.
به هر حال با اینکه یک سالی گذشته ولی من دلم صاف نشد و با اینکه ظاهرا قبلا خیلی صمیمی بودیم الان به اون صمیمیت قبلی نیستم.

حق دارین

سیمین دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 06:03 ب.ظ

آقای دکتر سلام و مبارکه پیشاپیش
من مامانم خونه کلنگیش رو خراب کرد و با دو تا برادرام اپارتمان سه طبقه ساختند و منو به بهانه اینکه مجوز چهار طبقه ندادند دک کردند.خیلی ناراحت شدم تازه منی که همش براشون سنگ تموم گذاشتم.(من پدرم فوت کردند و دختر بزرگه هستم و برادرام ازم سه و هفت سال بزرگترند و من تو همه مراحل زندگیشون کمک حالشون بودم حتی تو همین ساخت خونه هم باز خر شدم و ده تومن کم داشتند بهشون دادم .)

سلام
عجب
خب حالا مطمئن هستید که فقط برای دک کردن شما بوده؟

[ بدون نام ] یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 10:21 ب.ظ

سلام دکتر من منظور م اسم قرص نبودا .. . می گم چه نوع قرصی چه تاثیری داری اصلا برای چی می خور ن؟؟؟

سلام
آهان از اون لحاظ!
سرترالین در اصل ضد افسردگیه ولی برای وسواس و اضطراب و امثالهم هم قابل استفاده است

ریزوریوس ❤:) یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 04:01 ب.ظ http://risorius.blog.ir

سلام آقای دکتر
خیلی بدم میاد از کار بنایی ... و هر موقع بابام میخواد همچین کاری رو شروع کنه، جلوشو میگیرم! ما از اول که من به دنیا اومدم خونه نخریدیم و ساختیم ... خیلی سخته.
الانم بابام میخواست ماجراجویی کنه و خونه رو بکوبه بسازه که مانع گشتم و الانم خونه خودمونو فروختیم ! و الانم خونه خودمونو اجاره کردیم! و منتظریم که خونه ای که خریدیم رو تحویل بدند ... کار خرابی بشود اگر خدای نکرده تقصیر منه:دی

ان شاء الله که کارا به بهترین نحو پیش بره

سلام
سخته ولی امیدوارم پایان خوبی داشته باشه
ممنون از لطف شما

[ بدون نام ] یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:20 ق.ظ

سلام این قرص آسنترا ۵۰ که زهرا خانم گفتن چه قرصی هستش؟؟ به قول مامان آدم اگه درس خون باشه این قرتی بازیا چیه دیگه... مزاح می فرمایند...

سلام
آسنترا همون سرترالین خارجیه

آرزو شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 03:31 ب.ظ

به سلامتی آقای دکتر. هر چند خونه ساختن سخته به خصوص برای شما که خیلی وارد به کار نیستید. اما لذت اینکه تو خونه ای زندگی کنید که کلا با سلیقه خودتون جور باشه سختیش رو کمتر میکنه. اتاق سوم هم برای خانواده هایی که بچه هاشون دختر و پسرن واقعا لازمه. امیدوارم کارهاتون خوب پیش بره

سلامت باشید
بله درواقع همون چند سال پیش قصد خرید خونه سه خوابه رو داشتیم که نشد

*زهرا* جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 06:19 ب.ظ

سلام دوباره.
خیلی خیلی ممنونم از جوابتون.
بله دیروز زیاد خوب نبودم، اما خداروشکر الان خوبم. و عوارض تقریبا رفع شده.
خیلی ممنون آقای دکتر.

سلام
خب خداروشکر

محمدعلی جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:45 ب.ظ

سلام دکتر بنظرم برای شما بهترین راه و کم دردسر ترین راه با توجه به شرایطتون اینه که پولو بدین یه مهندس و بگید تو فلا ن زمان خونه رو تحویل بده این وسط شما می خوای ماهیانه بهش حقوق بدی طبق قرارداد بیشترم طول داد نیاز نیست پولش بدی فقط بگرد یه مهندس درست پیدا کن که وجدان داشته باشه یا حق موفق باشید

سلام
خوشبختانه باجناق گرامی سابقه ساخت و فروش خونه رو داشته و وارده
قول داده بهترین مصالحو استفاده کنه

*زهرا* پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:06 ب.ظ

سلام.من دیروز ظهر، به تجویز پزشک، قرص آسنترا 50خوردم. شب حدودای ساعت 1، به شدت حالم بد شد. جوری که رفتم بیمارستان. بدنم به شدت میلرزید، تکون های شدید، یه حس گیجی وحشتناک داشتم. لحظه ی اولی که عوارضش اومد سراغم، اینطوری شدم: چشمام سیاهی رفت، همه جا تیره و تار شد،انگار که درونم و اطرافم خلأ بود. رفتم دکتر، اونجا هم برام یه سرم نوشت با دیازپام و مولتی ویتامین، که همه رو توو سرم برام زدن. الان هم یه مقداری لرزش دست خفیف دارم. و یه کوچولو ناخوشم. خواستم ببینم جای نگرانی نیست بنظرتون؟ خیلی شرمنده ام که اینجا سوال پرسیدم..... دیگه اون قرصا رو نمیخورم. کنکور دارم و حال روحیم بد بود، ب دکتر(پزشک عمومی) که گفتم، با تردید برام اون قرص رو نوشت. اصرار خودم بی جا بود قطعا. این عوارض زود رفع میشن آقای دکتر؟! درس دارم. از درس هم افتادم.پیشاپیش ممنووون از جواب

سلام
شرمنده چون آدرسی نگذاشته بودین ناچارم همین جا جواب بدم
اولا من اصلا مصرف دارو برای درس خوندنو توصیه نمیکنم و خودم هم مصرف نکردم (شاید برای همین هم تخصص قبول نشدم!)
ثانیا بله عوارضی که فرمودین از جمله عوارض مصرف سرترالین هست بخصوص اگه بعضی از داروهای دیگه را هم به صورت همزمان مصرف کنید اما نگران نباشید این عوارض به تدریج قطع میشن اصلا شاید تا همین الان که دارم اینهارو مینویسم قطع شده باشند گرچه به وضعیت جسمانی شما هم بستگی داره
توی کنکور هم موفق باشید

وانی پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 02:48 ب.ظ

چه عااااالی مبارک باشه نقشه خونه و همه چیز می تونه با سلیقه دلخواهتون پیش بره در ضمن من با استیکرهای وبلاگ مشکل دارم لبخند و تشکر و گل و ... نداره

ممنونم
امیدوارم بتونیم زودتر زحماتمون برای شمارو جبران کنیم حالا چه توی این خونه چه توی اون خونه
بابت استیکرها هم شرمنده

Zary پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 09:34 ق.ظ

خداحفظ کنه عسل خانمو...خدا صبرتون بده بابت خونه سازی...پدر بنده که از زندگی سیر شد ...کاش سرو کلتون با ادمای خوب بیفته فقط که ضرر نزن کارشونم خوب بلد باشن

سپاسگزارم از لطف شما

ابانا چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:27 ب.ظ http://abanac.mihanblog.com

نازی عسل!

ممنونم

انه دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:20 ب.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com

ایشاا...به سلامتی
ای جونم عسل بانو

ممنونم
سپاسگزارم

[ بدون نام ] دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 08:04 ب.ظ

با این خانم مینای خلافکار نچرخید دکتر

ویشمستر دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 09:37 ق.ظ

خانه را بسازی به بهترین شکل ممکن

ممنونم

Maryam.k. دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 01:24 ق.ظ http://dreamlandd.blogsky.com

سلام دکتر
بسلامتی مبارک باشه...جدای از اینکه خوبیهای زیادی داره این کارتون ولی اینم در نظر بگیرین ک نزدیک بودن زیاد از حدم خوب نیست چون تجربشو دارم میگم ایشالا ک برای شما خیر باشه و بهترین اتفاقا بیفته

سلام
ممنون
میفهمم

فلور دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:13 ق.ظ http://florentino.blogsky.com

ربولی حسن کور با کلنگی بر دوش پیش به سوی تخریب :)))

ببخشید که یکم پسر خاله شدم..پست خوندم این اومد به ذهنم!

جالب بود

پونی یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 08:01 ب.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

به روزم و منتظر قدم های مهربانتان

مزاحم میشم

افق شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:59 ب.ظ http://ofogh1395.blogsky.com

امان از بی خانمانی

امان
اما فعلا که بی خانمان نیستیم خداروشکر

یک عدد مامان شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 01:56 ب.ظ http://kidcanser.blogsky.com

گاهی با فیلتر شکن میام نت
شاید برای همینه که پرچم رومانی دارم..البته ترجیح می دادم پرچم سوییس رو بزاره

فعلا که پرچم آلمانه!

بیوطن شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 12:45 ب.ظ

با باجناق همسایه شدن ؟؟؟؟؟؟
من بمیرم این کارو نمیکنم
تازه یه دونه بیشتر ندارم و اونم گله گل
ولی خوب دلیل نمیشه همسایه بشم باهاش

خب البته شما کلی هم باهاش فاصله دارین

النا جمعه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 10:07 ب.ظ

با فامیل یکجا ننشینید.
با فامیل یکجا ننشینید.
با فامیل یکجا ننشینید.
با فامیل یکجا ننشینید.
حتی اگه ادم های خوبی باشن مشکلات شدید پیدا می کنید.

یعنی می‌فرمائید من جرات دارم به آنی بگم با خواهرت همسایه نشو؟

مینا جمعه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 04:16 ب.ظ

حالا که از پیشنهاداتم ( جیغ ودست وهوراااا ) استقبال شد چندتای دیگه هم بگم اولا برین بنگاه سهم خرج کرد شرکاتونو مشخص کنین . مبلغ حساب مشترکتون تقسیم برتعداد مالکین باید باشه . حق برداشت با 2 نفر وبه امضای 3 نفر برسه ..حتما قانونی کار کنین . دفتر حسابداری برای حساب مشترکتون داشته باشین . فاکتور ها حتما ضمیمه بشن .جنگ اول به از..... .وقتی به تو کاری ها برسه خرج هاتون سوا میشه .وسط انباری ها رو یه دیوار پیش ساخته بکشین . بعدن ورش دارین ، میشه یه سوییت بزرگ -با اجاره دادنش کلی از مخارجتون جبران میشه . شما هم خونه تونو بفروشین نمیری مستاجری !!! از خریدار مهلت میگیری و اجاره رو به خودش میدی .اگه پارکینگ جا داره یه فضایی رو در نظر بگیرین که بعدن مغازه یا سالن کوچیک بکنین برای اجاره دادن .

جالب بود
ممنون

یک عدد مامان پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:38 ب.ظ http://kidcanser.blogsky.com

چقدر این دختر شیرینه
کلی حسودیم شد به انی جان ..فکر کن ادم با خواهرش همسایه بشه .چی از این بهتر

ممنون
واقعا فقط خدا به داد من برسه!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:37 ب.ظ

چقدر این دختر شیرینه
کلی حسودیم شد به انی جان ..فکر کن ادم با خواهرش همسایه بشه .چی از این بهتر

جواب قبل تکرار میشود!
چرا پرچم رومانی رو بلاگ اسکای براتون گذاشته؟!

مینا پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 01:29 ب.ظ

چندتا توصیه خواهرانه برای ساخت - اولا هیچ خلافی مرتکب نشین که شهرداری دولا- پهنا جریمه تون میکنن- خلافها مال بعداز پایان کار. یه مهندس فوق العاده معروف این حرفو به من زد - اویزه گوشمو . گفت نقشه خونه ات کار هرکسی بود ، مهم نیست - نقشه رو بذار جلوت - توش راه برو ، البته مجازی. تصورش کن . ببین اونوقت چقدر تو این خونه راحتی . گول اندازه های نقشه رو نخور. چون بعضی چیزها رو نمیشه توش تغییر داد . سومین توصیه : انباری ها رو ببر پشت بوم زیر زمین نزن وگرنه هرچی پول داری باید بریزی توش . درسته زیر زمین 4 تا دیواره فقط ولی دیگه پی کنی ساختمون فرق میکنه . خونه های در دست ساخت رو هم برو ببین - توش قدم بزن ببین کجاهاش ایراد داره -شما نکن .بازم توصیه دارم ، باکستون جا نداره

توصیه های خیلی خوبی بود
ممنون از لطف شما
باید به باجناق گرامی بگم

Medstu پنج‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 02:38 ق.ظ

به به خانما چه کیفی کنن..
ایشالا به خیر وسلامتی دکتر،خیلی م عالی
راستی عسل و دوست دارم

بله و بیچاره ما باجناقها!
ممنون

الهه چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 07:43 ب.ظ

موفق باشید اقای دکتر
چقدر دخترتون شیرین زبونه و بزرگتر و عاقلتر از سنشهخداحفظش کنه

ممنون
سپاسگزارم

پونی سه‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 09:41 ب.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

به سلامتی
فقط آسانسور فراموش نشود
حتی پیلوت و یک طبقه روش هم ساخته بشه به نظرم وجود آسانسور ضروریه

سنگ نما و راه پله ها رو هم خودتون از اصفهان مستقیما بخرید بسیار ارزونتر تموم میشه
دور و بر اسکلت آهنی نباشید که مفت نمی ارزد.
این بود توصیه من
با آرزوی اتمام موفقیت آمیز خانه
ژیگر عسلو

سلامت باشید
اتفاقا در فکرش هستیم
قراره مستقیم بخریم اما نه از اصفهان
چشم
ممنون

مطهره سه‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 01:56 ب.ظ

ساخت خونه پیشاپیش مبارک....آفرین به شما دکتر فرهیخته که با باجناقهاتون مشکل ندارین و باهم خوب هستین...

وای از دست زبون این عسل...آدم دلش میخواد بچلونتش.

ممنون
خداییش باجناق نازنینی دارم

شیشه سه‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:16 ق.ظ http://www.sangoshishee.blogsky.com

انشالله که پول خونه رو خدا خودش میرسونه
انشالله که خدا به همه منتظرا یک عسل خانم شیرین زبون قسمت کنه

امیدوارم
انشاالله

طیبه سه‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 10:14 ق.ظ http://almasezendegi.mihanblog.com/

آرزو می کنم همه چیز به عالی ترین شکل ممکن برای دکتر مهربونمون و خانواده اش اتفاق بیفته

عسل جونم چه ماهی تو......الهی عمر طولانی داشته باشی و هم خودت و هم خدا و هم مامان و بابات بهت افتخار کنند

راستی عسل جونم داداش عمادت چطوره؟؟

ممنون
سپاسگزارم
میدونم منظورتون چیه اما باور کنید حرفها و رفتار عماد طوری نیست که به درد این وبلاگ بخوره

منم دکتر منم دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:16 ب.ظ

بسلامتی اما سخت میشه دکتر تجربه شو داشتم . اگه کسی کارای ساخت و سازشو برعهده نگیره و خودتون باشید کارای اداری اعصاب نمیذاره برای آدم سر و کله زدن با کارگرها هم که بماند کاریکه قراره یکماهه تحویل بدن 3 طول میکشه. البته شاید از شما حساب ببرن

ممنون
حساب؟ از من؟!

نیلو دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 07:00 ب.ظ http://nil-nil.blogfa.com

با این پست یاد ساخت خانه پدری همسری افتادم. همه خواهرا و برادرا خونه پدری رو ساختن ولی خیلی دنگ و فنگ داشت. سلیقه ها و میزان سرمایه افراد... دردسری شد. فقط هم چون همسری اصرار داشت یادگار پدر و مادرشون بمونه براشون... بعد از سه سال تازه دارن پایان کار می گیرن... مستاجر آوردن توش ولی پول نمی دن به ما فقط دق می دن!
الهی من فدای این عسل کوچولوی شیرین زبون بشم با این تعریف کردنها و افکارش

عجب
پس پیشاپیش خدا بهم صبر بده

خانم پزشک دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 05:48 ب.ظ http://kanoomdoctor. blogsky.com

درود.
چه شیرینه این عسل خانم شما اقای دکتر .
حفظ بشه در پناه خداوند.

سلام
سپاسگزارم

sevin دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 01:53 ب.ظ

سلام آقای دکتر انشالله که خونتونم آماده میشه بدون فروش خونه فعلی . گذر زمان همه چیو حل میکنه .
ای جانم عسلی تحت تاثیر اتفاقایی که افتاد قرار گرفته . بهتره بچه ها چیزی راجب مرگ دیگری ندونن روشون تاثیر میزاره .

سلام ممنون
بله حق با شماست

[ بدون نام ] دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 01:17 ب.ظ

سلام... ای جانم عسل خانم..... واقعا چه دختر شیرینیه خدا براتون حفظش کنه....

سلام
سپاسگزارم

شیرین دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:19 ق.ظ http://khateraha95.blogfa.com

ایشالله که خدا پول خونه رو میرسونه و همچی عالی پیش میره
پیشاپیش مبارکتون باشه
خدا عسل جانو حفظ کنه ایشالله

امیدوارم
ممنون
باز هم ممنون

فریده دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 09:21 ق.ظ

اسم عسل برازنده ی این دختره
در ساخت خونه موفق باشین. چقدر عالی میشه

ممنونم
بخصوص برای آنی!

الی دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 09:13 ق.ظ http://mamanemicrooei.blogfa.com/

چقدر جیگره این عسل خانم ...حرفاش خیلی خیلی شیرینه مثل اسمش...خدا حفظش کنه....
بابت خونه هم خیلی خوبه...خونه ای که با سلیقه خودت طراحی و ساخته بشه عالیه...پیشاپیش مبارکه...مطمئن باشید خدا پولش رو هم وسیله میکنه

ممنون از لطف شما
سپاسگزارم

خانم پزشک دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 03:56 ق.ظ http://kanoomdoctor. blogsky.com

چه شیرینه این.عسل خانومتون .
خدا حفظش کنه .

ممنونم

ونوس یکشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1397 ساعت 11:40 ب.ظ

ان شاءالله خونه به بهترین نحو ساخته شه و خیالتون راحت شه.
عسل خانم ماشالا فهمیده س که به این چیزا فکر میکنه

سپاسگزارم
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد