جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۱۸۰)

سلام

۱. به مرده گفتم: بفرمایید. گفت: من وقتی میرم جلو کولر سردم میشه وقتی میرم زیر پتو گرمم میشه!

۲. خانمه با بچه اش اومدند توی مطب و دوتا دفترچه گذاشتند روی میز، گفتم: بفرمایید. گفت: دفترچه رویی رو بردار ببینم مال کدوممونه تا مشکلشو بگم!

۳. دوتا پیرمرد توی یه درمونگاه روستایی به هم رسیدن و شروع به صحبت کردن، یکیشون به اون یکی گفت: ببین شورای ده چقدر بی عرضه است که نمیتونه یه بیمارستان صد تختخوابی اینجا بسازه!

۴. خانمه گفت: دیدم بچه ام سرما خورده آوردمش، حالا اومدیم پیش دکتر سرماخوردگی؟!

۵. خانمه گفت: بچه ام آبریزش بینی داره ولی نمیتونه آبشو بده بیرون!

۶. بخشی از صحبت من با یه پیرزن:

- دارو چیزی خوردین؟

- بله

- چی خوردین؟  

- برای چی؟  

- برای سرماخوردگی 

- آره هروقت سرما میخورم دارو میخورم 

- امروز چیزی نخوردین؟

- نه هنوز ناشتام!

-...... 

۷. (۱۸+) چوب آبسلانگو گذاشتم روی زبون مرده که گفت: نترس دکتر بکن تو!

۸. نسخه پیرزنه رو که نوشتم گفت: چندتا کپسول هم بنویس. چند دقیقه بعد برگشت و گفت: این کپسول ها مال منه یا اونی که گفتم براش بنویسی؟!

۹. (۱۶+) پیرزنه گفت: دفترچه مو مهر کن میخوام برم پیش متخصص. گفتم: پیش کدوم دکتر میرین؟ گفت: من همیشه زیر دکتر گوش و حلق و بینیم!

۱۰. (۱۸+) ساعت حدود یازده شب یه زن و شوهر اومدن توی مطب و مرده گفت: ما مسافریم، حالا توی راه حال خانمم بد شد دیدیم اینجا درمونگاه هست اومدیم. نسخه خانمه رو نوشتم و رفتند. از مطب که اومدم بیرون دیدم مسئول پذیرش داره از خنده پیچ و تاب میخوره، گفتم: چیه؟ گفت: فامیل خانمه رو دیدین؟ گفتم: آره تا حالا این فامیلو ندیده بودم. گفت: توی زبون محلی ما این کلمه یعنی کسی که سوراخ ک...ش تنگه!

۱۱. خانمه دخترشو آورده بود و پسرش هم که چند سال از دختره کوچیک تر بود اومد توی مطب. گفتم: آمپول میزنین؟ دختره گفت: نه. پسره گفت: من وقتی اندازه تو بودم آمپول میزدم!

۱۲. توی درمونگاه یه روستا بودم که روز قبل نماینده مجلس اومده بود اونجا بازدید. مرده گفت: دیروز به نماینده گفتم اینجا هیچ امکاناتی نداره. جای کوچیکی هم نیست، اینجا با.... و.....  (روستاهای تابعه) بیست میلیون نفر جمعیت داره!

پ.ن۱: من این خاطراتو به ترتیب از روی خلاصه ای که نوشتم مینویسم، نمیدونم چرا این همه مثبت دار پشت سر هم اومد شرمنده! 

پ.ن۲: پس از مذاکرات فشرده با آنی قرار شد سفر امسال داخلی باشه. به جایی که تا به حال هیچکدوممون نرفتیم. به این ترتیب اگر اتفاق خاصی نیفته از آخرین روزهای مرداد تا نخستین روزهای شهریور میهمان هموطنان عزیز آذربایجانی خواهیم بود.

پ.ن۳: تولد عسلو گرفتیم و امروز هم آنی اسمشو برای پیش دبستانی نوشت. برام جالبه که عسل چطور از رفتن به پیش دبستانی خوشحاله در حالی که همین چند ماه پیش به آنی گفته بود: میشه به خدا بگی من همین قدری بمونم و بزرگتر نشم؟!

نظرات 59 + ارسال نظر
tv سه‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1399 ساعت 04:58 ب.ظ

کامنت خصوصی

مورد 10

کدوم شهره که زبون محلی اش اینقدر شیرینه ؟

البته اگه فضولی نیست

شرمنده
به میزان کافی از همشهریان کامنت مهربانانه دریافت کردم!

ترلان چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 03:20 ق.ظ

سلام
واقعا این جور حرفا چه ربطی به فرهنگ داره داره دکتر جان که در جواب بهار کامنت اول نوشتین

اخه شما پزشکین خودتون رو نباید با یه پیرزن ویا یه ادم کم سواد که هر جوری هم صحبت کنه بازم کلماتش رو نمیتونه جوری بیان کنه که خنده دار نباشه

سلام
حق با شماست
تصحیح میشه

وانی جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:18 ق.ظ

اینطور که معلومه از ولایت ما هم دیدن می کنید و خدا رو چی دیدین یهو دیدین ما هم وسوسه شدیم با شما اومدیم مغرب گردی

مغرب؟
ولایت شما هم می آییم ولی احتمالا در راه برگشت

محشر یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:36 ب.ظ

سلام
فقط اینو بگم مثل همین 123و...
که آدمو دیوونه میکنن
توام آدمو دیوونه میکنی
بابامن منظورم این بود که این که درمورد خوب بودنت
جدی پرسیدم توهین کردم یا نه؟
زیاد به ذهنت فشار نیار حسن آقا !
دیگه جواب نمیخوام،آدمو پشیمون میکنی!
هر وقت حوصله داشتم بازم میام ولی این دفه دیگه خیلی منتقد میام.
خدافظ.

سلام
123؟ اورژانس اجتماعی رو میگین؟

محشر یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:42 ب.ظ

سلام
من فکر کردم کامنتم تایید نشده
یه کامنت دیگه فرستادم ببخشید.

سلام
خواهش

محشر یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:40 ب.ظ

سلام.
جواب ؟
تابید نکردن کامنت؟

سلام
؟

دلژین شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 06:15 ب.ظ

بالاخره شما استاد ما به حساب میاین دیگه :)

مخ لسیم
منتظر پست جدید وبلاگ شما هم هستم

محشر شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 12:08 ب.ظ

سلام.
من ناراحت شدم ،
از س شروع کردم به نوشتن تا خ .
باز میگی ممنون از لطفتون!
اگه واقعا به احترام اعتقاد داری!
یه کم بیشتر توضیح بده لطفا !
من توهین کردم؟
واقعا سردرگم شدم.
با منطق منو از سردرگمی دربیار .

سلام
من توهینی از شما ندیدم
شما لطف دارین و نظرتونو میگین
دلیلی نداره که ناراحت بشم

نسیم جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 04:10 ب.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

سلام
نه...منظورم تیراژ بالا هستش
یه خواب حسابی

سلام
آهان از اون لحاظ

نسیم جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:51 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

کاش دیازپام قد می کشید تا سر بر شانه هایش بگذارم و بگوید تمام شد رفیق... الان با هم می ریم ددر....

منظورتون فقط یه دونه است دیگه؟

نسیم پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:10 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

شما دارین با یه خل صحبت می کنین
خوشبختم

دور از جون

میم چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:39 ب.ظ http://hasbehaalichand.blogfa.com

از دیدینهای آذربایجان غار سهولان مهاباد و تخت سلیمان تکاب و تپه باستانی حسنلوی نقده رو پیشنهاد میکنم

سپاسگزارم

ی چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 07:24 ق.ظ

آخّی فکر کنم مورد یک بدنش ضعیفه، طاقت سرما و گرما را نداره.

احتمالا

نسیم سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:43 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

جا به جا نوشتم
زیر کولر سردم میشه زیر پتو گرمم میشه
ترموستات مرکزیم دچار ترکیدگی شده این روزا فکر کنم باید رو خودم یه سوپاپ نصب کنم به مغزمم اثر گذاشته
نمی دونم چرا دلم دیازپام می خواد اونم یه عالمه
آیا خل شدم جناب دکتر ربولی؟

هنوز نه
ولی چیزی نمونده

نسیم سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:40 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

سلام شاید باورتون نشه منم مثل اولی شدم
جلو کولر سردم میشه زیر کولر گرمم

سلام واقعا؟

مینو دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:31 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

ممنون از تذکرتون.ادرس رو درست کردم
Milad321.blogfa.com

خواهش

گل اندام دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:14 ب.ظ http://mygoals24.blog.ir

فقط شماره ی دو
ما هم به تازگی از اون منطقه اومدیم، چند روزی سرعین و اردبیل بودیم
خوشابحالشون با اون اب و هوا
باورم نمیشه این تفاوت دمایی تهران و اونجا رو
خوش بگذره

ممنون
عوضش سرمای زمستونو هم بفرمایید

محشر دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام .
خب من خیلی به اینجا سرزدم که ببینم چه جوابی
گرفتم ولی میبینم بازم باید خودم جواب بدم
پس خواهش میکنم.
1-از خودت ترسیدی بام شیب دار ؟!هرچند که طرفای شماواقعا باماش شیب نداره(فکر نمیکنم.)
2-به خودت گفتی چرا باید به کسی توضیح بدم! (من مخاطبت هستم .)
3- اجازه نمیدم سوالای دیگه ای بپرسه!(من نمیپرسیدم.)
4-می دونم حتما خوبیهایی داری.
5-هر انسانی خصوصا یک پزشک به داشتن خوبی هایی نیاز داره.
و6-هر سوالی هرچند بی مقدار به حداقل جوابی کوتاه نیاز داره.
جوابی مثل این :خوبی اگر باشه نیازی به دفاع نداره.
من یک مخاطب بودم.

معذرت میخوام اگه خط قرمزت بود .
ممنونم به خاطر خنده ها.
خداحافظ حسن آقای ربولی.

سلام
ممنون از لطفتون

دلژین شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 07:50 ب.ظ http://delzhin.blog.ir


استاد حسابی بهتون خوش بگذره...

ممنون
استاد؟؟

پریسا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 01:40 ب.ظ

تولدش مبارک گل دختر.
آذربایجان نرفتم اما اون هفته اردبیل بودم عالی بود.
مورد یک و دو عالی بود دکتر مرسی

ممنون
همیشه به سفر
سپاسگزارم

نارملا ۷۷ شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:01 ق.ظ http://narmela011.loxblog.com

بنظر من پیرمردا واقعا دوست داشتنی ان هرچی باشه اگه خودشون اشتباه کنن خیلیاشون دکتر مهندس تحویل جامعه دادن تا اشتباه پدرانشون رو در سن پیری تکرار نکنن...
ولی ای کاش آدما از سن پیری به جوونی میرفتن تا با تجربه وبدون حسرت زندگی کنن وبعد تو اوج مشکلات به سن کودکی برن تا خیلی راحت بیخیال مادیات شن وسرخوش ،آخرم در آغوشی مهربان و پاک وبی گناه از دنیا برن

اگه میشد که عالی بود

رهگذر.. پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 06:09 ب.ظ

دقیقا جواب اولی رو چی دادین؟

به درخواست خودش براش تب بر نوشتم

تیردخت(لیلا) پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:17 ق.ظ http://stayhungrystayfoolish.blog.ir

راستی یادم رفت بگم عسل جان هم عین من تیر ماهیه! پس بگو چرا اینقدر خانومه مبارکش باشه ...

ممنون
تولد شما هم مبارک

ستاره جان پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:07 ق.ظ http://gahzist.blog.ir

فرصت یه چیزه که خود آدم درستش می کنه
دل و دماغ ولی چیز دیگه است

کاملا موافقم

سارا چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:09 ق.ظ

سلاااام

سلام از ماست

معلوم الحال سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:05 ب.ظ http://www.daneshjoyezaban.mihanblog.com

پست های + تون هم غوغا کردن
فکر کنم اینقدر که پیرمرد و پیرزنا میخندوننتون با بقیه حال نمی کنید شده جلوی مریضا بخندید به حرفاشون؟
عسل خانوم هم داره میره که رستگار بشه

ممنون
دقیقا
حداکثر یه لبخند
رستگار؟

مینا سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 06:28 ب.ظ http://posiiiitive-enerrrgy.blog.ir

مورد ۱۰ مسئول پذیرشتون چه پر روعه ! اون فامیلی رو بگید فرئا ما با همکارا در یک دور همی نقد و بررسی کنیم روانمون شاد شه

خب خودم پرسیدم چیه؟
جرات نمیکنم!

مامان جون سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:01 ب.ظ

جالب بودن

ممنون

دوگی- یوک سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 12:59 ب.ظ

در جواب پونی
کی گفته آذربایجان یعنی اردبیل؟؟؟ چه اعتماد به نفسی داری تو!!!
اون موقع که استان شدین هر چقدر پیشنهاد دادن که اسم استانتون بشه آذربایجان شمالی هوارتون رفت بالا که نههههه! استانمون هم اسمش اردبیل باشه که دیگه از تبریز مستقل مستقل بشیم!! حالا لفظ آذربایجان براتون شیرین شده و آذربایجان مساوی اردبیل شده. خدا رو شکر تفاوتها اونقدر بارزه که نیازی به شرح بقیه گافها و ادعاها دیگه نیست! زمان روکش همه چیز رو برداشته.

ای بابا
فکر نمیکردم روابط این قدر خراب باشه

Maryam.k سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:26 ق.ظ http://deramland.blogsky.com

صد در صد نمیشه گذشت پس خوشبگذره :)

سلام
ممنون

نسیم سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:18 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

سلام
ممنون ‌.فکر کردین دوس پسری چیزیه؟ اصلا حوصله این برنامه ها رو ندارم ...نه که مذهبی باشما... روابط موقتو دوس ندارم.

سلام
آره!

[ بدون نام ] دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:31 ب.ظ

ما به تنبل می گیم ک...ن گشاد ولی تنگ را نمیدونم چیه!

محشر دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:12 ب.ظ

1 - جدی فک میکنی هیچ خوبی نداری یعنی تا حالا بهش فک کردی ؟ چیزی قابل دفاع؟
2 -دلمم تنگ نیست.
3 -میانترم 0

ممنون

افق دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:39 ب.ظ http://ofogh1395.blogsky.com

ببخشید
قاطی کردم
١١-آقای برادر ما هم نوعی از این اعتماد به سقفا داشت.میگفت من شناسنامه م از تو بزرگتره (لبه های جلد شناسنامه شو رو با شناسنامه ی بدون جلد من مقایسه میکرد)ولی در این حد تا حالا پیش نرفته بود
اونم مربوط به مورد١٢بود. شماره ١١رونوشتم و خشم ناشی از بیش فعالی مسئولین برما مستولی شد حرف مربوط به مورد ١١رو بالکل فراموش کردم

آهان

ستاره جان (خانم اشک) دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 10:07 ب.ظ http://gahzist.blog.ir

سلام .
به به مسافرت به کوه های زاگرس :)
دلم می خواهد ولی.‌.. نرفته ام مسافرتش را

سلام
انشاءالله به زودی فرصتش پیش میاد

نسیم دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:51 ب.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

سلام آقای دکتر ربولی عزیز و گرامی
منظورتون اون شعر انگلیسی بود که بهتون ربطی نداره و نظری نمی دین؟؟اگه منظورتون اونه اون شعر برای بهترین دوستم بود که از دستش دادم... اسمش فرشته بود..

سلام
متاسفم
منو بگو که چه فکرهایی کرده بودم!

مری دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 08:28 ب.ظ

خدا عسلو براتون حفظ کنه خیلی جانه

ممنون

Fatemeh دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:44 ب.ظ http://diaryofamedstudent.blog.ir/

به خانوم بهار :
یه مسابقه ی ثانیه ها بود تو تلویزیون ... اونو اگه نگاه می کردید کاملا باورتون میشد مردم همچین چیزاییم میگن:دی!

سمیرا دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 01:49 ب.ظ

سلام آقای دکتر، ممنون بابت پستای خیلی قشنگتون و اینکه مارو خوشحال میکنینآقای دکتر، من پارسال یه وبلاگو میخوندم که معمولا واسه شما کامنت میدادن و لینکشون رو از کامنتاشون پیدا کردم، یه خانوم ماما بودن که از ماجراهای مطبشون مینوشتن، عکس العملا و مشکلات مردم مخصوصا کساییکه میومدن مطبشون یادمه خوشنویس هم بودن یه مدت هم فیلتر شدن، الان آدرس وبلاگشونو گم کردم هر چقدر هم میگردم پیدا نمیکنم، میشه لطفا راهنماییم کنید اگه آدرس جدیدشون یا همون آدرس قدیمی وبشون رو دارید، ممنون از لطفتون

سلام
از لطفتون ممنون
مدتهاست که ازشون خبر ندارم
متاسفانه لینکشونو هم حذف کردم

افق دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 01:24 ب.ظ http://ofogh1395.blogsky.com

11-من شخصا ترجیح میدم عده ای ازاین مسولین محترم به جای دوره گردی و شرکت در جلسات کیک و ابمیوه خوری بشینن درست فکر و برنامه ریزی کنن.درسته کسی اینطوری نمیبینشون اما مفیدترن

شرمنده اما این چه ربطی به شماره یازده داشت؟

سوشیانت دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 01:18 ب.ظ

سلام اقایه دکتر حال شما خوبه؟
بازهم مثل همیشه مطالب خنده دار و جالبه.

سلام ممنون
سپاسگزارم

بانو ویرا دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:19 ق.ظ http://bano-vira.blog.ir/

سلام در جواب بهار خانم:
بنظرم توی هر شغلی از این چیزا هست و خیلی ربطی به سطح فرهنگ و سواد نداره بعضیاش واقعا سوتی هستن و دست خود آدم نیست...
واسه آقای دکتر:
7:

10:؟؟؟کلی فکر کردم به فامیل اون خانمه ولی چیزی یادم نیومد

سلام
موافقم
ممنون
خب من هم چنین فامیلی ندیده بودم ضمنا به زبون محلی که شما حرف میزنین نبود

محمد مهدی دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:07 ق.ظ http://noonokachelik.blog.ir

سلام.خاطراتتون مثل همیشه عالی:))))
حتما تبریز رو برید . هم شهر زیباییه و هم مردم خیلی خوبی داره. هر خیابون شهر ی موزه داره .
اصلا منم بعد از فارق التحصیلیم میخوام مهاجرت کنم تبریز

سلام
تبریز که هدف اول این سفره

نسیم دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:30 ق.ظ http://www.mannevesht73.blogfa.com

سلام
خدایا خودت ظهور کن منو بخور این مریضا کی ان دیگه :)))

سلام
آمین

Fatemeh دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 02:29 ق.ظ http://diaryofamedstudent.blog.ir/

مورد یک عااالی بود
پ.ن۲: به سلامتی:) ... تشریف بیارین در خدمتتون باشیم:)
پ.ن۳: منم موقع ثبت نام پیش دبستانی ذوق داشتم ولی پام که به مدرسه رسید فقط گریه کردم:دی! ... مامانمم ۲ ساعت زیر نظر داشتم نره خونه ... بالاخره سرم رو گرم کردن مامانم رفت خونه ولی یه هفته فقط گریه می کردم:دی!

ممنون
چشم
عجب!

Maryam.k دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 12:34 ق.ظ http://deramland.blogsky.com

دلام دکتر
چقد مثبت
آذربایجان غربی اگه رفتین حتما شهر تکاب برین یه جای داره به اسم تخت سلیمان خیلی خوبه خیلی دوسشدارم ...

دلام
واقعا
حتماً مگه میشه از جایی که ثبت جهانی شده گذشت؟

فریبا یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:23 ب.ظ

مشکین شهر هم برین.

اگه فرصت شد چشم

پونی یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:09 ب.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

درود
آذربایجان یعنی اردبیل دیگه
اگه این دفعه نبینمت دیگه باهات گهر می کنم اساسی
راستی ppoonnyy_mb در اینستا مویوم!

سلام
اردبیل که قبلا اومدم
این بار بیشتر سراغ شهرهایی میریم که اون بار نرفتیم

شهرزاد یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:33 ب.ظ http://Reshahrzad.blogfa.com

سلام دکتر...
خاطراتتون همیشه جالبن.
اصلا میام وبلاگتون همیشه شاد میشم.

سلام
ممنون
شادی تون مستدام

هانیه یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:05 ب.ظ http://khoda-behtarindost.blogfa.com

سلام چه خوب به شهر و منطقه ما پیشاپیش خوش اومدید حتما از جنگل های کلیبر دیدن کنید از شمال هم زیباتره و هم از رستوران سنتی برکه تو سردرود تبریز دیدن کنید غذاهاش عالی و قیمت اش نسبت به کیفیت اش مناسبه

سلام
ممنون
یه مقدار بدمسیره اگه شد چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد