جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

جایی برای گفتن دلتنگیها

ماجراهای یک پزشک هنوز عمومی

خاطرات (از نظر خودم) جالب (۱۶۷)

سلام 

۱. برای دختره قطره چشم نوشتم. گفت: اینو توی چشمم بریزم روزه ام باطل نمیشه؟! 

۲. خانمه گفت: اون قدر پام درد میکنه که وقتی پامو میگذارم روی زمین نمیفهمم پامو گذاشتم روی زمین یا یه جای دیگه مو!

۳. خانمه گفت: اون قدر حالم بده که به قول خودمون دیگه افتادم. نمیدونم شما چی میگین؟!

۴. به خانمه گفتم: آزمایشتون مثبته،  شما حامله این. درحالی که از شدت خنده دندون های عقلش هم پیدا شده بود گفت: من اصلا بچه نمیخواستم ناخواسته شد!

۵. مرده گفت: توی این چندروز همه خونواده ما سرما خورده بودند. یک کم ازش مونده بود که من خوردم!

۶. به پیرزنه گفتم: بفرمائین.  گفت: من خلاصه میگم توضیح نمیدم. میخوام بمیرم!

۷. پیرزنه گفت: من اصلا اشتها ندارم غذا نمیخورم فقط آب میخورم حالا میگن قندت لب مرزه یعنی آب هم قندو میبره بالا؟!

۸. خانمه گفت: با شربتی که دفعه پیش برای بچه ام نوشتی خوب نشد البته شربتش هم افتاد شکست!

۹. پیرزنه گفت: فشارمو هم بگیر از بس هرروز میرم دیگه روم نشد امروز برم خونه بهداشت فشار بگیرم! 

۱۰.  به پیرزنه گفتم: برای فشارتون چه قرصی میخورین؟  گفت: من فکر کردم تو دکتری میدونی!

۱۱. خانمه گفت: پسرم یبوست داشته فکر کرده اسهال داره به داروخونه گفته قرص اسهال بده حالا خورده خوب نشده! 

۱۲. برای یه بچه قطره تب بر نوشتم. مادرش گفت: یکی هم برای داداشش بنویس. چند دقیقه بعد دوتا قطره رو آورد و گفت: حالا از کدومشون به خودش بدم؟!

پ.ن۱: برای تاخیر در این چند پست شرمنده. 

پ.ن۲: دو مورد اول این پست مال دیروز و امروز بودند اما بقیه شون از پارسال توی نوبت بودند. وسط اونهایی که روی کاغذ نوشته بودم دو مورد بود که هرچقدر فکر کردم یادم نیومد جریان چی بود؟!

پ.ن۳: عسل داره با عروسکش بازی میکنه. وسط بازی میاد سراغ آنی و میگه: مامان!  من هنوز بچه ام؟ آنی میگه: آره عزیزم. عسل با فریاد میگه: آخ جون و میره سراغ عروسکش!

نظرات 49 + ارسال نظر
لیمو شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1401 ساعت 09:12 ق.ظ

همه یک طرف، عسل یک طرف

ممنون
چطور سر از این پست درآوردین؟

دختربنفش شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 03:26 ب.ظ http://marlad.blogfa.com/

وای خدا خیرتون بده چقد خندیدم .از دست مورد 6-8-10-11-12
شما خندتون نمیگیره اینارو میگن

مخ لسیم
خنده تون مستدام
عادت کردم دیگه

محمود چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 03:45 ب.ظ http://roozhayedostdashtani.blogfa.com

سلام
عالی گفته اون پیرزن مورد ۶

...
با شماره سه هم یاد جواد خیابانی افتادم !

اولین باره که صفحه تون و میخونم ، به وسیله معرفی یکی از دوستان ... و قطعا بار آخرم نیست!

جدی اگه پزشکای بی اعصاب و ... (یا امثال خانم «ی» هم اگه.« می نوشتند» قطعا بهتر عمل می کردند تو کارشون!!!
خوبه که می نویسید.

سلام
خوش آمدید
شرمنده میفرمایید

sky girl دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 08:25 ب.ظ http://skygirl976.blogfa.com/

سلام قای دکتر
خاطرات بسیار جالبی دارید.
ببخشید اشکالی نداره من شما رو لینک کردم ؟
شرمنده بی اجازه شد ...

سلام
ممنون
نیکی و پرسش؟!

مترجم راه راه جمعه 22 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:09 ب.ظ http://manneveshtblog.blogsky.com/

عروسک واسه بچه میشه دستک و بازیچه ... و برای ما میشه ابژه ی انتقالی ... منم یک عدد خرس بغل می کنم و شبا می خوابم خیلی هم دوسش دارم. الانم دارم برا پیرهن می بافم .یه مدت ازش دوری کردم واقعا حالم بد بود و مضطرب بودم. خب حالا بزرگ نشم.مگه چیه؟

حق با شماست

مونا یکشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:08 ب.ظ http://mona.special.ir

همیشه حالم رو خوب کرده یادداشتهاتون
یه ماچ گنده برای عسل

شاد باشید
ممنونم

رها دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 02:40 ق.ظ

جدی؟؟؟
یعنی حتی روزانه؟؟؟

بله

رها یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:13 ق.ظ

سلام
یه سوالی داشتم قرص دایمتیکون میشه هفته ای دو سه بار خورد
من چند موت پیش نفخ کردم خوردم خوب شدم مامان منم کلا خیلی نفخ میکنه یکی ک ازش خورد خیلی خوب بود براش حالا میگه هی بگیرم هفته ای ی بار بخوره
ضرر نداره خوردنش؟؟

سلام
دایمتیکون ضد نفخه
عوارض خاصی هم نداره
بعد از هر غذا هم میتونین بخورین

خاله آذر چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 06:12 ب.ظ

سلام علیکم!
قسمت ششم، فصل الخطاب بوده ها!

سلام از ماست
چه جوررر

Maryam h دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:19 ق.ظ http://words-world.blogsky.com

ممنون

یک د م د د ادبیات یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 11:23 ب.ظ

یک قسمت باحال وبلاگ شما همین اظهارنظر بقیه است در مورد نوشته هاتون.
خودتون و خواننده هاتون مستدام .

این دیگه مربوط میشه به باحالی شما دوستان گرامی

مینا یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:32 ب.ظ http://dokhtaran-zamin.blogfa.com

بیشتر ؟! خاک‌میسر

جواب کامنت شما در وبلاگم : وقتی در قبال سادگی و مهربونیت بی انصافی میشه و قضاوتی میشه که حقت تیسن مطمنا میشکنی و کم بیاری میخوای که قلبت سنگ باشه که متاسفانه در ما لا موجود


کاملا با شما موافقم

موج یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:54 ب.ظ http://http://delnevashtehae1moj.mihanblog.com

خاطرات زیبایی بود ولی چرا اکثرشون خانم بودن ؟

ممنون
من توی درمونگاه های دولتی کار میکنم
توی ساعت اداری مردها معمولا سر کارند

گندم یکشنبه 27 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:43 ق.ظ http://minima.blog.ir

سلام
شماره 12 یعنی اینقدر IQ
لحظه هاتون شاد

سلام
شاید هم بیشتر
و همچنین

مینو جمعه 25 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 09:02 ب.ظ http://http:/zagreb.blogsky.com

سلام
من شماره مورد براتون نمی نویسم چون همه شون قشنگ بود.پست پایینی رو هم خوندم
+شاد و موفق باشید
+پزشکی آرزوی منم هست....به امید اون روزی که برم دانشگاه تهران،پزشکی بخونم...ارزو کنم،شاید هم شد

سلام
ممنون از لطفتون
امیدوارم هرطور که صلاحتونه همون طور بشه

باران پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 07:58 ب.ظ http://baraneee.blogfa.com/

سلام و لحظه هاتون به خیر و شادی
با وبلاگتون تازه اشنا شدم و بسیار لذت بردم از مطالبتون مخصوصا از خانم های مسن باحال و بعضا حاضر جواب ...
ممنون از به اشتراک گداشتن این خاطره ها
سلامت و شاد باشید
در پناه حق

سلام
از لطف شما سپاسگزارم

pezeshketarhi پنج‌شنبه 24 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 05:05 ب.ظ

salam aghaye dr. khoobin ? faghat khedmat residam baraye arze adab, be hamegi salam beresoonid. ghorbane shoma

سلام خانم دکتر
حال شما؟
منتظر مطالب زیباتون توی وبلاگتون هستیم

لیلا چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 06:59 ب.ظ http://stayhungrystayfoolish.persianblog.ir/

سلام جناب دکتر احوالتون؟
خوبه که عسل جون اینقدر قدر بچگی رو می دونه ، برعکس خیلی از ماها که اصرار داشتیم زودتر بزرگ شیم

سلام
واقعا

مینا چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 06:50 ب.ظ http://posiiiitive-enerrrgy.mihanblog.com

خوبه خانومه بارداریش ناخواسته بود اگه خواسته بود احیانا ماچتون میکرد...

پس کاش خواسته بود

یک د م د د ادبیات چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 05:22 ب.ظ

خیلی خوب بودند. با همشون خندیدم.
حالا چرا اینقدر اون زنه از داشتن بچۀ ناخواسته خوشحال شده بود؟!!!

ممنون
چه عرض کنم؟

حنا خانم سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:41 ب.ظ http://mikhambegamke.blogfa.com

سلام آقای دکتر خوبید؟
داشتم نت گردی میکردم دلم برای وبلاگتون تنگ شد اومدم یه سری بزنم مثل قدیما عالی و شیرین مینویسید
قبلنا که وبلاگ نویس بودم (سال 90) لطف داشتید و همیشه وبلاگمو میخوندید (آدرس وبلاگو واسه همین نوشتم) برام جالبه که بر خلاف خیلی از وبلاگ نویسا شما همچنان دارید مینویسید.. ان شاءالله موفق باشید و زندگیتون پر از اتفاقای شیرین باشه

سلام
شما لطف دارین
کاش باز هم مینوشتین

مینا دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 05:01 ب.ظ http://dokgtaran-zamin.blogfa.com

سلام آقای دکتر
یعنی با خوندن بعضیاشون ا یعنی واقعا تا ای حد؟

ای جان عسل بانو .خداحفظش کنه

سلام
بلکه هم بیشتر

سهیلا دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:49 ق.ظ http://nanehadi.blogsky.com

دیر بود ولی خوب بود

ممنون

پونی دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 03:57 ق.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

درود

مثل همیشه مورد عسل از همه شیرینتر بود

فکر کنم عسل سبلانه!

شاد باشید

با 32 تا عکس از بهار امسال به روزم

سلام
مزاحم میشم

عاطفه پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 07:52 ب.ظ http://www.ati-91.blogfa.com

سلام آقای دکتر
3)آقای دکتر شما حالا چی بهش میگین؟؟!!
4)میدونین دوستم وقتی از چیز غیر طبیعی خنده ام میگیره میگه خدا شفات بده!!!!
6)
11)جلل المخلوق
12)تکرار 11
پ.ن3)آقای دکتر حرف عسل رو دقیقا با اینکه شاید تو دنیای خودش منظورش چیز دیگه بوده میفهمم چون با اینکه زود به مدرسه رفتم و سنم هنوز نجومی نشده شدیدا از اینکه بزرگ شدم میترسم ..

سلام
ممنون از لطفتون

ف پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 03:50 ب.ظ

مورد 6 خیییییلی باحال بود مردم از خنده

خنده تون مستدام

مینو پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 02:27 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

عسل خانم شما واقعا عسله.خدا حفظش کنه.
پزشکی هم کار سختیه

ممنون
بله متاسفانه

سروش پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:18 ق.ظ http://azadkish.mihanblog.com

دوست گرامی، "خاطرات جالب" شما امروز کلی وقت ما (من و همسرم) را خوش کرد. خیلیهایش را خواندم و بار دیگر ایمان آوردم ک جریان منطقی اندیشیدن در میان مردم ما هنوز خیلی ضعیف است.
بی انصافی بود بی خسته نباشید از وبلاگتان بروم.

شما لطف دارید

mona چهارشنبه 16 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 01:04 ب.ظ

سلام...من خیلی پزشکیو دوست دارم ...خوش بحالتون...امیدوارم که یه پزشک واقعی باشین....چون خیلی پزشک واقعی کم شده.....واقعا ازتون ممنونم

سلام
از لطفتون ممنون
میفهمم چی میگین
خودم هم امیدوارم

خاتون بانو چهارشنبه 16 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:01 ق.ظ

نه قطره چشم سرچ کردم گفته شده روزه را باطل نمی کنه!مگر از طریق مجرای اشکی وارد کیسه ی اشکی شده و سپس به ته حلق وارد شود. که برای جلوگیری از این کار بهتر است کمی گوشه ی داخلی چشم را فشار دهیم تا دارو کاملا جذب سطح چشم شده و وارد حلق نشود.

سپاسگزارم

ماری بانو سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:15 ق.ظ

جالب بود جناب دکتر
سال ها قبل که داداش ما کوچولو بود ناخوش احوال بود، بردیمش دکتر ، گوشی رو که دکتر گذاشت رو قلبش ، داداش ما گفت "می زنه؟" بنده خدا دکتر اول که کلا هنگ کرد، گفت "چی؟" داداش چهارساله ما هم گفت "قلبم، می زنه؟"

ممنون
خاطره داداشتون هم جالب بود

ساناز دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:37 ق.ظ http://sanaz1359.persianblog.ir

سلام. چه با مزه. چه پیرزنهایی

پژمان دوشنبه 14 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:38 ق.ظ

سلام
خیلی دلم می خواست بدونم در ذهن عسل چی میگذشته که این سوال رو پرسیده. حس میکنم پشتش یه دغدغه بزرگ.

سلام
من هم همین طور!

[ بدون نام ] یکشنبه 13 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:12 ب.ظ

شابد خنده دار باشه ولی واقعا قطره روزه رو باطل میکنه مورد اخری خیلی باحال بود

واقعا؟ نمیدونستم
ممنون که گفتین

خاتون بانو شنبه 12 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 11:57 ب.ظ

سلام طاعات و عبادات قبول حق
خیلی ممنون از یادداشت جدید
بسیار جالب بودن. مخصوصا شماره10 که فکر کرد دارید ازش سوال درسی می کنید برای یادگیری :)
خدا حفظ کنه دخترتون را. کاش ما هم هنوز بچه بودیم :(

سلام
از لطفتون ممنون

دلارام شنبه 12 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:04 ب.ظ

به به.درود ها بر شما، خدا قوت.
مثل همیشه باحال بود، نخ سوزن! اون پیرزن شماره6 خیلی بامزه بود...
مردم چقدر گیج شدند کلا ( موارد11و12 )البته مورد 11 کلا پرت بوده گویا.
ضمنا شما چرا یادتون میره خب آقای دکتر شما باید همهههههه چی رو بدونید آخه چرا توجه نمیکنید؟ مردم چقدر تذکر بدند خب؟؟؟ D:
ای جان عسل خانم دوستداشتنی؛ بچگی دنیای خیلی خوبیه...من هنوزم دوست ندارم بزرگ بشم؛ منتظر عسل-نوشت و البته عماد-نوشت های بعدیتونم هستیم.
شادباشید

شما لطف دارین
ممنون

انه شنبه 12 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:42 ب.ظ http://manopezeshki69.blogsky.com.

ای جانم عسل

ممنون

معصومه شنبه 12 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 02:03 ب.ظ http://tagdiresiaheman76.blogfa.com

پیرزنای یادداشتاتون چقدر بانمک ترن¡¡¡¡¡¡

بانمکی از خودتونه!

معصومه شنبه 12 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 02:01 ب.ظ http://tagdiresiaheman76.blogfa.com

ای وای خوشبحال عسل ما اصلا نفهمیدیم بچه ایم ! وقتی هم گفتن آرزو کردیم بزرگ شیم زودتر...بچه های این نسل واقعا خوشبخت تر از مان

دقیقا

maryam.k شنبه 12 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 11:16 ق.ظ http://zendegiyekhososiyeman.blogsky.com

دکتر این سری واقعا قشنگ بودن دستتون درد نکنه ...
میام از شهر دور و کوله بار من غزل...پر از تکرار اسم خوب و دل چسبه عسلللللللل

سپاسگزارم

mahtab جمعه 11 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:25 ب.ظ

شماره۵ قشنگ وضعیت منه!
۶ادم بعضی موقع ها اینجوری میشه!! حالا جدی بود؟!
۱۱ ای وای بر اون بیچاره

واقعا؟
نه به این شدت!
واقعا

ا-م جمعه 11 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:49 ب.ظ http://www.engarnevesh.blogfa.com

سلام بر شما
جالب بود
سپاس

سلام
سپاسگزارم

نل جمعه 11 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:22 ق.ظ

:))))
عسل و عشقه^_^
دکتر هنوز نگفتین جریان اون ضرره چی بود:(زودتر بگین اگ امکانش هست..

ممنون
به موقعش چشم

[ بدون نام ] جمعه 11 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 09:47 ق.ظ

سلام،خیلی ممنون بابت اپ...من پی نوشت هایی که مربوط به گل دختر تون میشه روخیلی دوست دارم

سلام
ممنونم دوست ناشناس من

The Conqueror Worm پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:47 ب.ظ http://lunacy.blogsky.com/

بند هفت خیلی جالب بود

ممنون

نیلوفر پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 10:14 ب.ظ http://maloosak.69.mu

سلام با آرزوی ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده خیلی خوشحال میشم به منم سر بزنین.
9848

سلام
چشم

دلژین پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 09:15 ب.ظ http://delzhin313.blogsky.com

این قضیه ی قطره چشم باطل شدن روزه رو تا الان از خیلیییییییا شنیدم :/
وااای عالین این خااطراات

مخ لسیم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 09:00 ب.ظ

.سلام
1/2/5/6
از همه جالب تر بودن[:S017
من همیشه با شادی های بی دلیل کودکی که بقیه ارزوشو میکردن مخالف بودم و میگفتم اینکه هرکسی با دلیل شاد باشه خیلی بهتره.اما الان...درسته بهتره اما شادی دلیل نمیخواد
گاهی هم میگم کاش هنوز بچه بودم!

سلام
میفهمم چی میگین و کاملا با شما موافقم

امیر وزیری پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 07:52 ب.ظ http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
بسیار لذت بردم.سپاس

سلام
من هم سپاسگزارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد